Get Mystery Box with random crypto!

ریزوم | عقیل دغاقله

لوگوی کانال تلگرام adagha — ریزوم | عقیل دغاقله ر
لوگوی کانال تلگرام adagha — ریزوم | عقیل دغاقله
آدرس کانال: @adagha
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 2.50K
توضیحات از کانال

کانال تحلیلی انتقادی با تمرکز بر هنر مقاومت برای تحقق آینده آزاد و عادلانه. ریزوم ساقه رونده است که قطع و پیوندهای مکرر هویتش را می سازد. عقیل دغاقله. پژوهشگر اجتماعی، دانشگاه راتگرز، نیوجرسی.
تماس: @aghilda
وبسایت: adagha.com

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-08-13 22:27:35 جاده خاکی

عقیل دغاقله

چه خوب است فیلم اول پناه پناهی، جاده خاکی.

فیلم داستان خانواده ای چهار نفره است که به جاده می زنند تا فرزند بزرگشان را - علی الظاهر به دلیل سیاسی - از طریق مرز آذربایجان به خارج از کشور بفرستند. کل داستان این فیلم قصه این خداحافظی است.

اما این تنها وادع نیست. قصه فیلم از این فراتر می رود تا راوی درد انسان معاصر در ایران باشد: روایت وداع خانواده و فرزند در هجرت اجباری، وداع با محیط زیست، و روایت وداع با رویاها ها و آرزوهایمان را بازگوید.

والبته تنها بازگفتن نیست ..فیلم داستان یک همزیستی با درد است .
داستان بغض زنی است که با این همه درد زندگی می کند و چشم به آینده ای است که به امروز بخندد.

داستان پدری است که با دلی شکسته و پایی به گچ رفته که محمل نقش سفید و سیاه پیانویی شده است که کودکانه بتوان با آن آهنگ زد. پدری که در این سفر در صندلی عقب ماشین نشسته است و سکان آینده را به فرزند و همسرش واگذار کرده است. والبته که حضور دارد.

داستان کودکی پر شر و شور است، که تنها همسفری است که از این سفر پردرد هیچ نمی داند اما حضور او ان سفر را تحمل پذیر کرده است.

داستان سگی است که عفونت بدنش را گرفته است و نمی دانیم که می ماند یا می رود اما همراه است.

«جاده خاکی» همچنین روایتگر آرزوهایی است که به تعلیق می روند و بخشی از زخم هایمان می شوند. این زخم آرزوها را می توان در بغض همه اعضای خانواده دید، افرادی که همه رویاهایشان را بر باد رفته می دانند، به جز کودکی که فارغ از هر رویایی از زندگی لذت می برد و دم را غنیمت می شمارد تا بر زمین سجده بگذارد.

شاهکار به تصویر کشیدن این آروزهای زخم خورده در آن صحنه عجیب و رویایی است که از فیلم «اودیسه در فضا» الهام گرفته شده است. صحنه ای که پدر و کودک در فضایی بی کران پر می کشند و می روند و می روند و می روند ...و در آن تنهایی - در میان سو سوی ستاره ها- از خطی که بر ماشین آرزوهایشان افتاده است می گویند. و آی گریه، گریه، گریه......وای که ماشینم خط افتاد، وای که ماشینم خط افتاد و گریه، گریه، گریه.

و در همان فضای رویاگونه باز خنده و گریه در هم می آمیزند، شوخی و جدی ترکیب می شوند ، تا این خط خطی شدن آرزوها به تصویر کشیده شود.

این همزیستی زخم ها، دردها و زندگی
این همنشینی درد و شادی
و این ضرورت عادت کردن به این همنشینی است که بن مایه فیلم است و تا آخر حضور دارد.

و البته با پایان فیلم ما در را در همان حال و هوای غم و شادی رها می کند تا برویم و برویم و برویم...

https://t.me/adagha
1.2K viewsedited  19:27
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 20:41:59 نگاهی جامعه شناختی به پدیده تغییر مذهب در میان مردم عرب

عقيل ‌دغاقله

سخنرانی پیوست به دعوت انجمن کوی ارم برگزار شده است و تمرکز بحث بر تغییر مذهب در میان بخشی از مردم عرب از تشیع به تسنن است. تغییر مذهب میان این مردم البته که صورت ها و اشکال مختلفی دارد. و در این سخنرانی بر یک شکل خاص، که همان مذهب سلفی متمرکز شده ام.

فایل کامل گفتگوها را نیز در بخش کامنت قرار می دهم.

https://t.me/adagha
1.1K viewsedited  17:41
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 21:16:35
فردا یکشنبه ۹ مرداد، ساعت ۹:۰۰ بعد از ظهر به وقت ایران و به دعوت انجمن کوی ارم درباره پدیده تغییر مذهب در میان مردم عرب صحبت خواهیم کرد.

خانم مریم سروش ،احسان هوشمند و احسان نیک آیین اعضای دیگر پنل خواهند بود. خوشحال می شوم حضور داشته باشید و در گفتگو ها شرکت کنید.

لینک برنامه: https://meet.google.com/edc-aemq-ear
1.8K views18:16
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 20:34:46 مدینه‌های فاضله‌ی ایرانی و استبداد

منتشر شده در رادیو زمانه

عقیل دغاقله

در یک سو «مدینه النبی» و در سوی دیگر یک ایران متجدد همسان با تصور آرمانی از غرب. چه شباهتی میان این مدینه های آرمانی وجود دارد؟ چگونه این دو مدینه آرمانی مانع رشد و نمو جامعه شده اند و از دل آنها ویران شهرهایی دهشتناک زاده می شود؟ و راه گریز از شر گرفتاری در دام این دو مدینه آرمانی کدام است؟ در این یادداشت، سعی کرده ام به این سئوالات پاسخ دهم. بخوانید و مرا از نقطه نظرات خود مطلع سازید.

از متن:
*ین موجودیت شکل یافته مدرن نه شباهتی به مدینه آرمانی برآمده از غرب دارد نه به مدینه النبی. شکل و شمایل خود را دارد. ممکن است آن را دوست نداشته باشید یا حتی از آن متنفر باشید. ایرادی ندارد. اما برای تغییر آن ابتدا باید آن را بشناسید و به موجودیت آن اذعان کنید. این به رسمیت شناختن باز منوط به این است که از آن مدینه‌های آرمانی گذر کنیم. تا زمانی که مقیاس شما برای سنجش و شناخت این جامعه معیارهایی هستند که از جای دیگر آمده‌اند ره به خطا خواهید برد. کما اینکه برای یک روحانی این جامعه دینی نیست و برای یک غربگرا این جامعه مدرن نیست. و هر دو مستأصل در فهم آن مانده‌اند.

***برای شناخت ایران مدرن ضرورت دیگری نیز وجود دارد: گذر از شر قرائت‌های تاریخی و اسطوره ای. ..اثر این گرفتاری در تاریخ اسطوره‌ای را می‌توانید در ناتوانی بسیاری از روشنفکران ایرانی به ویژه متخصصان علوم اجتماعی از شناخت جامعه ایرانی ببینید. در فقدان این شناخت، اکثر این متخصصان علوم اجتماعی متاسفانه‌ عمدتا مایل هستند تا راه حل‌هایی ارائه دهند که خود اذعان دارند اغلب بی نتیجه مانده است...گاهی برایم حیرت انگیز است که چگونه می‌شود یک متخصص علوم اجتماعی ۲۰ یا ۳۰ سال از عمر خود را توصیه و راه حل‌هایی بدهد که به ثمر ننشسته‌اند اما یکبار از خود نپرسدیده باشد که چرا این گونه شده است؟

برای خواندن یادداشت بر روی لینک زیر یا اینستنت ویو کلیک کنید.
https://www.radiozamaneh.com/719744
1.2K viewsedited  17:34
باز کردن / نظر دهید
2022-06-12 18:24:28
امروز دیگر تنها با این خشونت ها می توانند تمایز برساخته میان ایدئولوژی مذهبی و اقتصاد سیاسی را بازتولید و استیج کنند. ایدئولوژی ای که از بد روزگار سلطه بر بدن زن را یکی از خاکریزهای خود قرار داده است. اهمیت حجاب برای نظام در وانفسای این همه بحران دقیقا در همین نکته نهفته است.

و به میزانی که زنان عرصه عمومی را بيشتر تصاحب می کنند و مبارزاتشان به پیش رود، دوز این خشونت های خیابانی نیز بیشتر خواهد شد تا نشان داده شود هنوز متن ج.ا حفظ دین و شریعت است و اقتصاد سیاسی فاسد و ناکارآمد حاشیه ای است بر آن متن.

@adagha
1.3K views15:24
باز کردن / نظر دهید
2022-06-06 21:05:09 مشروطه فقاهتی- مشروطه سلطنتی؛ آیا راه دیگری وجود دارد؟

عقیل دغاقله

چند دهه تلاش برای دموکراسی خواهی دوباره با یک دوقطبی جدید که در حال برساخت شدن است روبرو است: مشروطه فقاهتی در برابر مشروطه سلطنتی. مشروطه فقاهتی حکمرانی را مشروط به فقه می کند و مشروطه سلطنتی جمهوریت را مشروط به وجود یک «پدر دلسوز» می کند. هر دو گفتمان البته خلاف این را در ظاهر می گویند. مشروطه خواهان فقاهتی مدعی هستند که حاکمیت از آن مردم است و این شرع است که حدود و قدرت حاکم را با کمک مردم مشروط می کند. و مشروطه خواه سلطنتی می گوید این مردم خواهند بود که سلطان را مشروط خواهند کرد. اما نکته جالب ماجرا این است که طی چند دهه با پوست و گوشت خود لمس کردیم که در هر دو نوع مشروطه این سلطان است که زندگی و حیات و ممات ما را به اوامر خود مشروط خواهد کرد. اوست که به ما خواهد گفت «کی بریم، کجا بریم، چه کار کنیم. کی بشینیم، کی پاشیم و کی بمیریم.»

این دو نوع مشروطه همیشه رقیبان جدی دموکراسی پایدار در این کشور بوده اند و متاسفانه دوباره در حال فربه شدن هستند و دیر یا زود عرصه را بر جریان نحیف دموکراسی خواهی تنگ خواهند کرد. در طی چند ساله اخیر، بسیاری از روزنامه نگاران و تحلیلگرانی که روزی دل در دموکراسی خواهی و جمهوریت خواهی داشتند، به تدریج پرچم سلطنت بلند کردند. در ابتدا شرمساری و به تدریج با افتخار و بدون شرم. آخرین نمونه آن کسانی هستند که نوشتند «هنر ما بازگرداندن تاریخ به نقطه ای است که ج.ا آمد.» یا آن روزنامه نگاری است که روزی در جریده اصلاح طلبان می نوشت و به ناگاه مدیحه بلند بالایی می نویسد در باب «نوآوری» و خضوع و خشوع سلطان در غربت. و نمونه ها البته فراوان.

اما چرا اینگونه می شود؟ برخی ممکن است پاسخ را در فرهنگ جستجو کنند. در اینکه ایرانیان -یا در نگاه اورینتالیستی تمامی شرقیان- عادت به نظام پدرسالارانه استبدادی دارند. به حکم فرهنگی که سده ها ریشه دوانده، شرقیان همیشه دنبال «پدری دلسوز» هستند. چوپانی که مقدراتشان را به آن بسپارند و برایش مدیحه بسرایند. اما داستان بیش از کیش شخصیت، پاسخ را باید در شرایط و ساخت قدرت سیاسی یافت. باید پرسید: چگونه می شود که فرد تحصیلکرده ای که از قضا تا دیروز بر علیه استبداد می نوشت و جوانی که در خیابان شعار «مرگ بر دیکتاتور می دهد»، به ناگاه مدیحه سرا، سرباز و خدمتگزار برآمدن استبدادی دیگری می شود؟
یک پاسخ این است که «الغریق یتشبث بکل حشیش». مردم خسته و به جان آمده از وضع موجود ممکن است به هر طناب یا ماری چنگ بزنند و در این وانفسا نهیب زدن به غریق که این «مار» است نه طنابی که تو را از چاه بیرون آورد بیهوده و بی حاصل است. او به حکم وضعیتش مار را طناب می بیند و بالطبع انذار دهنده را دشمن. در این وضعیت، تمام پروژه سیاسی گذر به دموکراسی به تعلیق می رود و جای آن را «پروژه نجات» می گیرد. در پروژه نجات، دموکراسی، حقوق بشر، عدالت، آزادی و دیگر مفاهیم گرانبها از اهمیت می افتند و جای آنها را «خلاص شدن از وضع موجود» می گیرد. به این می توانید روحیه انتقام را اضافه کنید. نکته دیگر این است که درد و رنج های موجود خصلت انتقام را در بسیاری از کنشگران سیاسی و حتی مردم عادی کاشته است. کنش سیاسی به تدریج از کنشی هدفمند و فعال به کنشی انفعالی با هدف انتقام گرفتن از مسببان وضع موجود مبدل می شود. این نوع کنش سیاسی با خشم هدایت می شود و نه هر نوع عقلانیت دیگر. همین کنش خشم محور است که ....

ادامه در لینک زیر:
https://telegra.ph/مشروطه-06-06
2.6K viewsedited  18:05
باز کردن / نظر دهید
2021-08-04 17:46:58 برنامه این هفته کلاب «زیستن در تعلیق»

گفتگو درباره مختصات جریانات پیشرو در ایران

جریانات پیشرو در ایران کدامند؟ این جریانات چه مختصاتی دارند؟ چه نقشی در وضعیت بحرانی کنونی و رخدادهای آتی می توانند ایفا کنند؟ و آیا می توان نقشه راهی برای آینده این جریانات ترسیم کرد؟


با توجه به وضعیت بحرانی کنونی و افزایش بحران های مختلف اجتماعی و سیاسی، به نظر می رسد گفتگو درباره مختصات جریانات پیشرو ضروری باشد. در برنامه این هفته کلاب «زیستن در تعلیق» در اینباره گفتگو خواهیم.

به ما بپیوندید،‌ ایده های خود را مطرح کنید و در ایجاد بحثی موثر و مفید کمک کنید.

زمان: پنجشنبه، ۱۴ مرداد ، ساعت ۱۶ به وقت ایران
مکان: کلاب «زیستن در تعلیق»

لینک برنامه:
https://www.clubhouse.com/join/زیستن-در-تعلیق/h0JBHIWp/P02p4VnM

@adagha
3.2K viewsedited  14:46
باز کردن / نظر دهید
2021-07-29 05:57:01
خلاء گفتمانی؛ ریشه ها و تبعات

آیا یکی از ریشه های وضعیت تعلیق و بن بست کنونی خلاء گفتمانی است؟

ریشه های این خلاء گفتمانی کدامند و تبعات آن چیست؟

امروز پنجشنبه ساعت ۴ بعد از ظهر به وقت ایران درباره این موضوع گفتگو خواهیم کرد.

دکتر محمد رضا کلاهی ، جامعه شناس، با موضوع «پایان جمهوری دوم» این بحث را مطرح خواهد کرد و سپس در اینباره گفتگو خواهیم کرد.

به ما بپیوندید و در این بحث مشارکت کنید.

لینک اتاق در کلاب هاوس
2.7K views02:57
باز کردن / نظر دهید
2021-07-28 19:47:25این دردها هیزم «انقلاب آتی» شما نیستند!

عقیل دغاقله

در هنگامه بحران های سیاسی، اقلیت ها و رنج آن هیزم اکثریت می شوند برای شعله ور ساختن خشم همگانی. تصویر یک کودک عرب یا بلوچ، یا کولبر کردی در کوه های یخ زده، می شوند پایه های مستحکمی که می توانند خشم اکثریت را بر علیه رژیم حاکم محکم می کنند و به آن مشروعیت بخشند. و تصویر آن کودک عرب در هوری خشکانده شده در دخمه ای که پشت آن دود دکل های نفتی به هوا کشیده شده است به ابزاری برای ایجاد خشم علیه حکومت مبدل می شود. و چنان بر این درد مدیحه سرایی می کنیم که گویی تازه این عکس ها را دیده ایم.

اما نه!! این تصاویر جدید نیستند. نه، اشتباه نکنید، شما نیز اکنون آنها را ندیده اید. سالهاست که این تصاویر بودند. اگر به گذشته بازگردید حتما به خاطر خواهید آورد که دیده اید، اما چشم بستید و رد شدید.

و نه!! این دردها حاصل عنوان و واژه نامفهوم و بی معنی ای چون «توسعه نامتوازن» نیستند. تنها حاصل عملکرد حکومت جمهوری اسلامی نیز نیستند. حاصل رخنه تیمی برانداز در دولت نیز نیستند. حاصل نابخردی نیز نیستند.

والبته که نشانی از یکی بودن دردهایمان ندارند.

والبته که خوب می فهمم که امروز اکثریتی ناراضی برای آتش مبارزه و مقابله خود با حکومتی ناکارآمد، این «تصاویر درد» را همچون هیزم های خشکی می نگرند تا آن شعله مبارزه را سرپا نگه دارند. اما فراموش می کنند که تا همین دیروز که نعمت نفت و آبی که از زیر پای این مردم می رفت می توانست چرخ مملکت و چرخه زندگی شان را بچرخاند، چشم بر همه این رنج ها بستند. و اکنون که همه چیز لنگ شده است گویی یکباره پرده ای از روی چشمان همگان برافتاده است.

و البته که این بار اول نیست! قبل از شما و شیواتر از بسیاری از من و شما،‌ و در بحبوحه انقلاب ۵۷، آیت الله خمینی، از مصایب مردم عرب گفت. از دردهایی که در مسیرش به عتابات دیده بود نوشت. و آنهنگام که در نوفل لوشاتو بود، از این گفت که «به دلیل حاکمیت یک قوم است که مردم کرد و بلوچ و عرب و غیره در فقر نگه داشته شده اند. و ذیل سایه اسلام این تفرقه ها و تبعیض ها نخواهد بود.»

و البته در آینده اگر نتیجه دلخواه حاصل شد، همین اکثریت که امروز با هول و ولع این تصاویر را همچون آتش زایی به کار می برند، با کفش های خود بر این تصاویر یزله خواهند رفت و سپس آب سردی بر آن خواهند ریخت. همانگونه که در ۵۷ کردند.

نه!! این تصاویر و این دردها هیزم انقلاب آتی شما، اگر انقلابی باشد، نیستند. آنچه می بینید، زخم های عمیق روابط نژادی و قومی هستند بر پیکره مردمی که دهه هاست به حاشیه رانده شده اند. و هر آن هنگام که به ظلم، ستم، تبعیض، تخریب زیست محیط، انتقال آب، خشکاندن هور و بی عدالتی اعتراض کردند، با چماق «تجزیه» سرکوب شدند. و بسیاری از شما کف و هورا کشیدید.

تا این دردها را اینگونه نبینیم و نقش خود را در این سیستم تاریخی تبعیض سیستماتیک و نژادی نفهمیم، هر گونه بهره گیری ، بازنشر یا غمسرایی درباره آنها، نه تنها ابزاری و خودخواهانه که غیر اخلاقی است.

اگر دنبال انقلابی دیگر هستید، هیزم دیگری پیدا کنید.

عکس از میلاد بحری

@adagha
8.1K views16:47
باز کردن / نظر دهید
2021-07-25 21:47:07 مظاهرات سلمیة؛ نماد تعلیق انسان نوین

اعتراضاتی که به «قیام تشنگان» معروف شد دردآور است. اما برای برون رفت، نیاز به شناخت ریشه های آن داریم. در جلسه کلاب «زیستن در تعلیق»، دکتر بهزاد دوران، جامعه شناس، نگاهی اینچنینی به این رخداد دارد.

دکتر دوران صدای آن زن را نماد تعلیق انسان جدید می داند و تقلیل آن به یک نظام سیاسی را ساده انگاری می داند. او ریشه این فریادهای دردآلود و این فجایع زیست محیطی را در ولع جهانی نظام سرمایه داری می داند که مدام خود را ذیل سایه گفتمان رشد بازتعریف می کند و همه محیط زیست، آب، و هوا را از بین برده است. و امروز جز تظلم خواهی راهی نمی یابیم.

دوران اشاره می کند که آنکه در برابر این روند نیز ایستاده زنی است که همواره انکار شده. اما این زن انکار شده امروز در صف اول است. این تظلم خواهی تنها در برابر تیر و تفنگ نیست. او به آن نظام هژمونیک جهانی که بیش و پیش از آن تفنگ آمده نیز اعتراض می کند. فهم تظلم خواهی او منوط به درک اعتراض او به نظام هژمونیک جهانی و عوامل درونی آن است.

** متن فوق نقل به مضمون است. تحلیل دکتر دوران عزیز را می توانید در فایل پیوست بشنوید.

@adagha
2.3K views18:47
باز کردن / نظر دهید