به نام تو به نام تو امروز آواز دادم سحر را به نام تو خواندم د | ادیبـــــانهــ
به نام تو
به نام تو امروز آواز دادم سحر را به نام تو خواندم درخت و پُل و باد و نیلوفر صبحدم را تو را باغ نامیدم و صبح در کوچه بالید تو را در نفس های خود آشیان دادم ای آذرخش مقدس میان دل خویش و دریا برای تو جایی دگر بایدم ساخت در ایجاز باران و جایی که نشنُفته باشد صدای قدم ها و هیهای غم را