از این عکس سیراب نمیشوم. از این عکس یادگاری که هیچ بعید نیست | اگر تو مرا نبینی
از این عکس سیراب نمیشوم. از این عکس یادگاری که هیچ بعید نیست اصلش این نبوده باشد. به نظر میآید عکس اصلی باید به روال کادربندیهای یادگاری (حداقل مرسوم در گذشتهها)، از کمی عقبتر گرفته شده باشد. البته از آن نوع عکسهایی نیست که بخواهم مدام و خیره به آن نگاه کنم؛ اما هر بار که از آن فاصله میگیرم و فراموشش میکنم و دوباره بعد از مدتها حین مانیتورگردی چشمم بهش میافتد، غرق در انرژیِ مستتر درون آن میشوم. عکسی که وقتی اولین بار (که یادم نیست کجا و در کدام مجرای مجازی) دیدمش، در جا میخکوبش شدم.