Get Mystery Box with random crypto!

عکسی که پس‌فردایِ اولین باری که دیدمش، به دوستم گفتم: « نیما ی | اگر تو مرا نبینی

عکسی که پس‌فردایِ اولین باری که دیدمش، به دوستم گفتم: « نیما یه عکس دیدم که آرمان از سر و روش می‌باره».
بله. واژه‌اش همینه: «آرمان».
هنوز هم هر وقت که این تصویر را می‌بینم، معادل برجسته‌تری در توصیف احوالِ این دو به چشمم نمی‌آید. عکسی صاحب چهار چشم و دو روح سرکش. مستغنی، آرمان‌گرا و خیال‌پرداز.
عکسی که در غیاب هر داده‌ای، برای من بدل به شاخص و شمایلی کلی و فراگیر از زوج‌های آن دوران شده.
زوج‌هایی که «آرمان‌های مشترک»، بهانة هم‌کلامی و پیوندشان می‌شد و با همین ملات به هم می‌چسبیدند تا قوی‌تر به سمت دلخواه‌شان پر بکشند.