Get Mystery Box with random crypto!

این عکس سرشار از جزئیات قابل اشاره اما کم‌رنگ، کم‌صدا و کم‌جا‌ | اگر تو مرا نبینی

این عکس سرشار از جزئیات قابل اشاره اما کم‌رنگ، کم‌صدا و کم‌جا‌نی‌ است که وقتی کنار هم می‌نشینند ناگهان گُر می‌گیرند و تبدیل به حس شعله‌وری می‌شوند که دیگر قابل اشاره نیست.
مثلاً رنگ ملایم لباس آهو. مثلاً خَمشِ ملایم محمود به سمت آهو. مثلاً دو دست پنهان در تصویر که شاید در زیر قاب روی هم بوده باشند. مثلاً دست آرام و بی‌اضطراب آهو که قوسی شبیه به مبل کنارش را تکرار کرده. مثلاً دست بی اعتنا اما پر اطمینان محمود که در مرکز کادر، سنگینی سر و فکرش را مهار کرده. مثلاً نگاه و لبخند غافلگیر شدة آهو، و لبخندِ «حالا می‌خوای از چی عکس بگیریِ» محمود به عکاس. مثلاً خندة چشم خوشبخت محمود، و فکری که در آن فرو رفته و ما نمی‌بینیمش. فکری که او را با خود برده. فکری که همیشه او را با خود می‌بُرد و از پر و بال دادن به آن می‌ترسید.