Get Mystery Box with random crypto!

#عقیق_شعر اگر چه غم به دامن داشت، باور را به هم می ریخت به | عقیق شعر

#عقیق_شعر

اگر چه غم به دامن داشت، باور را به هم می ریخت
به یک خطبه اساس جبهه شر را به هم می ریخت

جوابش تیزتر از تیغ و طعنش سخت تر از سنگ
که با آیات قرآن خصم کوثر را به هم می ریخت

عدو می خواست او را با اذان ساکت کند اما
فقط با چند جمله کاخ و منبر را به هم می ریخت

على بود اسم و رسمش، گر پدر رخصت به او می داد
به خشم حیدری آماج لشکر را به هم می ریخت

غل و زنجیر و آتش، تازیانه، تهمت و تحقیر
مگر این دشمنی‌ها پور حیدر را به هم می ریخت؟

امام آل طه بود و مثل جدش ابراهیم
میان شعله گل می کرد و آذر را به هم می ریخت

چه صبری داشت بالای سر نعش پدر وقتی
به غیر از بوریا هرچیز ، پیکر را به هم می ریخت

سلاح گریه اش سیلی به جان ابرها انداخت
عیار اشک او بازار گوهر را به هم می ریخت

#امام_سجاد_علیه_السلام
#حسن_زینلی_مقدم

عقیق شعر
@aghighpoem