تحریف جریان اصیل و کهن حوزۀ علمیه یک جریان مدعی تجدد و نزدیک | سید احمد خوئی
تحریف جریان اصیل و کهن حوزۀ علمیه
یک جریان مدعی تجدد و نزدیک به جریان سیاسی اصلاحات چند سالی است با ایجاد شکاف میان حوزه های علمیه یا رسمیت دادن به این شکاف به نفی اصول دینی حاکم بر حکومت جمهوری اسلامی اقدام مینماید، ناگفته پیداست که کوتاه آمدن از اصل قیام و جهاد فصل مشترک این گروه با جریان استعماری است که چه در عراق و چه در ایران تمامقد تلاش میکند از صبغۀ اسلامی قیام و جهاد خلاصی یابد. حاکم کردن قضاوت مردم بر عملکرد یک دانشمند دینی با ایجاد تعبیر پوپولیستی مثل «مرجع مردمی» یا ایجاد ادبیات سیاسی با دوگانههای کاذبی مثل «حوزه قم» در مقابل «حوزه نجف»، یا «حوزه اصیل سنتی» در مقابل «فقاهت حامی سیاست و حکومت اسلامی» و نوبر اخیر، قرار دادن «نیروهای جهاد و مقاومت» با تعبیر «زیدیه» در مقابل «امامیه» است. البته این در پوشش اتهام تندروی زدن به یکی از سایتهای نزدیک به جریان انقلاب اسلامی صورت میگیرد که علیرغم لحن نه چندان محترمانه در یکی از مقالات اخیر، فحوای کلامی اصولی و اسلامی دارد که اتفاقا این فحوا با عمق تشیّع و اصول و فقه اقلا در نظر بخشی از علمای بارز دین در نجف و قم و غیر از آن همخوان است؛ فراتر از این وظیفۀ امنای امت و ائمۀ مسلمین، روشنگری در مقابل صغار و مستضعفین و نادانان تندخوست که خویشتندار بوده و اصل مسالۀ دین خدا و رسولش را برای همه ضمن ذکر دلایل خود تبیین کنند نه اینکه جریان اجتماعی سودجویی را اجازه دهند صرفا به فکر جبههگیری و تقدسمآبی و ممانعت از سوال و نقد هرچند تند باشد که این خلاف مسئولیت و فرهیختگی است و جامعهرا به واپسگرایی محکوم میکند.
اینگونه، تلاش میشود با تمامیتخواهی، اصالت دین و متدینین اطلاقا به ترک دخالت در سیاست و حکومت منحصر شود و هیچگونه رواداری در خصوص نظرات متفاوت قدیم و جدید از دانشمندان و علمای حتی نهچندان مرتبط با حکومت جمهوری اسلامی نیز بذل نمیگردد! اگر این خود «تندروی» نیست پس چیست؟
حاصل این روش و این دوگانهسازیها و برچسبزدنهای بیمحابا و صرفنظر کرده از ثوابت مشترک دین اعم از قرآن و حدیث، ایجاد دوگانههای «فرِّق تَسُد» پسند است که عملا وجاهت موجودیت دینی ما و اصل وجود قرآن و وجوب مراجعه به منبع مشترک دین برای حل اختلاف را به محاق میبرد؛ چه اگر بحث و هدف اطاعت الهی و جواب در محضر او باشد این تنگنظریها نبایست نزد متدینین چندان رنگی بیابد؛ تا در متهم کردن یکدیگر تقوا کنند.
آفتابه لگنها را رها کنیم و به شام و ناهار برسیم؛ بر خلاف تحریف گسترده و تلاش برای انحصاری معرفی کردن حکم جهاد و قیام و تشکیل حکومت به امام خمینی علیه الرحمة و حکومت حاصل از مجاهدت او، البته برخی از علمای اسلام از قلب طپنده خط مرجعیت کهن، سنتی، اصیل و استوار جهاد را چه دفاعی و چه ابتدایی برای دفاع از مسلمین و مستضعفین تجویز کردهاند. البته اگر آقایان اجازه دهند این مرجعیت اصیل و کهن در قلب حوزه نجف امامیۀ اثناعشریه را «زیدی» یا عصبانیتر و بیربطتر، «شیخی»، «بابی» یا «اخباری» نخوانیم و دوگانههای گمراه کننده رواج ندهیم.
برای نمونه میتوان به رسالۀ «منهاج الصالحین» آیتالله العظمی خوئی قدس سره در «باب جهاد» مراجعه کرد و خواند، اما پدیدۀ قابل ملاحظۀ تازهرس و غیرسنتی که این باب در یک حرکت علیالظاهر تجددخواهانه از پردازش در رسالهٔ مشابه شاگرد ایشان آیتالله العظمی سیستانی حفظه الله حذف شده است؛ آنچه که در پی میآید فرازهایی از ترجمۀ قلم استاد الفقهاء و المجتهدین در خصوص «قیام» و «جهاد» است که امروزه متاسفانه چنین دیدگاهی در چهل سال جمهوری اسلامی متهم به زیدیگری شده است تا چنین برداشتی خارج از منهج ائمه معرفی گردد؛ فارغ از عقلانیت و واقعبینی است اگر بگوییم قرار است جهاد واجب باشد اما تشکیل حکومت غیرمجاز! در انتهای بخش ذیل، آیتالله العظمی خوئی بیان میکند منحصر کردن جهاد به زمان ظهور و حضور امام معصوم، بر علیه تعداد فراوانی از آیات قرآن کریم است:
...ادامه در ارسال بعدی
@ahmadkhoei