2021-04-19 19:54:04
از حقِ خالق اثر تا هویت و اصالت معماری
آنچه به عنوان یک اصل در معماری جهانی شناخته شده است این است که بناهایی که به عنوان شاخصه شهری شناخته میشوند، به جز هویت فردی خود بنا، توانایی و پتانسیل نشان دادن هویت شهر و زیستبوم خود را هم دارند.
برای مثال شما با دیدن برج آزادی به صورت خاص تهران را به خاطر میآورید. حافظیه یکی از بناهایی است که همین نقش را برای شیراز ایفا میکند. همانطور که ایفل برای پاریس، مجسمه آزادی برای ریودوژانیرو و آکروپلیس برای آتن و دهها نمونهی شاخص دیگر. همه این بناها، شناسنامه، هویت و مفاهیم خاص خود را دارند و روایت کننده منحصر به فرد زیست بوم، جغرافیا و بستری هستند که از آن متولد شدهاند.
پیش از آنکه به ایرادات اساسی حق معنوی خالق اثر یا حق نشر معماری بپردازم بگذارید درخصوص نمونهای بیبدیل از نمادگرایی معماری با احترام به حفظ ارزش اثر اصلی، مثالی بزنم: مقبره ابوعلی سینا در همدان به معماری هوشنگ سیحون که به علت پیشینه مرتبط تاریخی، الهام گرفته از برج قابوس است. به راحتی میتوان تصاویر این دو بنا را با هم مقایسه کرد و دید که خطوط معمار همان سمت و سوی اثر اصلی را دنبال کرده است، اما هر بنا هویت منحصربهفرد و ویژه خود را داراست و به هویت اثر دیگر لطمهای وارد نشده است.
شاید بپرسید که چه ایرادی دارد که یک بنا را دقیقا شبیه به بنای تاریخی از پیش موجود یا شاخصه شهری ساخته شدهای که سالهاست وجود دارد، بسازیم؟ مثال ساده ای ایراد کار را نشان میدهد:
الا یا ایها ساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
«حافظ»
الا یا ایها ساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
«شهره آئینهزدای»
چون با قلم خودم و در دفتر خودم این شعر را نوشتم اتفاق خاصی رخ نداده است و تنها اثری هنری و جدید خلق شده است؟! خیر اینطور نیست. سرپرستان حفظ آثار حضرت حافظ حق شکایت از من را دارند. همینطور حق شکایت از کسی که مقبره ایشان را کپی کرده است.
متاسفانه با حلقه مفقودهی نظارت، کپیکاری به عنوان امری روتین و روزمره در همه ارکان معماری شهری نیز نفوذ کرده است. هر روز در شهر قدم میزنیم و میبینیم که اکثر خانهها کپی شدهی ناشیانهای از بناهای روم باستان و فقط نمایشی از اینکه «من قدرت ساختن دارم» است. در حالی که رومیان و ایرانیان سالها پیش از این، همین بناها را با امکانات کمتر و به بهترین نحو اجرا کردهاند.
گاهی شهروندان فکر میکنند اگر به جای کپی کردن المانهای رومی، بنای ایرانی را کپی کنند میتوانند فضای با هویتتری داشته باشند. حال که نتیجه چیزی جز افول روز به روز معماری شهری ایرانی نیست.
نمونه چنین رفتارهایی را در معماری پنج سال اخیر ایران کم ندیدهایم: برج آزادی در سردر ویلایی در مازندران، برج میلاد در نمای ویلایی دیگر، کپی پروژه حیدر علی اف آذربایجان در ساختمانی حوالی محمودآباد و صدها نمونهی دیگر آیا به هویت معماری ایرانی چیزی افزودهاند؟ یا اگر یک گردشگر بین المللی آن را ببیند ابزار تمسخر معماری ایرانی را فراهم نکردهایم؟! بناهایی که ظاهرا کپی شده اند و هیچ هویت مستقلی ندارند.
آنچه مورد بحث است این است که اینکه هر کسی هر معماری را پیاده کند و بگوید سلیقه شخصی است، هیچ ایرادی ندارد. تا جایی که سلیقه شخصی افراد جامعه را پرورش دهیم و تفاوتها را درک کنند.
ایده گرفتن و الهام گرفتن از هیچ بنای مرتبطی ایراد ندارد اما ساخت یک اثر بهمانند روگرفت اثر اصلی فقط لطمه زدن به هویت شهری است. ما یک حافظیه دارای پیشینه و شناسنامه داریم و نیازی به دومین و یا چندمین حافظیه وجود ندارد.
با مراجعه به یک معمار میشود آلاچیقی با مفهوم آلاچیق که یادآور هیچ مقبرهای نباشد و هویت مستقل و منحصر به فرد خود را داشته باشد، طراحی و بنا کرد.
پس آنچه باید به جای رویکرد کپی محور و تقلیدگر اتفاق بیفتد، تغییر نگاه و رویکرد و آستین همت برای ارتقای درست و بجای معماری باهویت ایرانی است.
«شهره آئینهزدای - معمار»
#با_مخاطبان
________________________________ اخبار فوری، معتبر و متنوع از جهرم
در پربازدیدترین رسانهی خبری فارس
اینستاگرام
instagram.com/akhbarejahrom/
تلگرام
t.me/akhbarejahrom
سروش
sapp.ir/akhbarejahrom
ایتا
eitaa.com/akhbarejahrom
واتساپ اخبار جهرم ۱۱۲
https://chat.whatsapp.com/DlHZTaMRkNHFIYkAk1fcY3
2.1K viewsedited 16:54