در ماجرای هدی رستمی، من در یک توییت به زبان انگلیسی بازتابی از جنجال فمتریپ ارائه دادم. به صورت خلاصه، گزارشی و بدون هیچ قضاوت.
شبکه منوتو در نبود هر گونه اعتنای رسانههای معتبر خارجی به این مسئله، بازتاب من را بازتاب داد و اول گزارش خود گذاشت. بعد صداسیما بازتاب منوتو از توییت من را بازتاب داد!
اصل جنجال این بود که تصویر غیرواقعی ارائه شده اما موضوع مهمتر این بود که اصلا کسی به تصویر مثبت یا منفی ایران اعتنایی نداشت. در این چند روز، نام من در میان حرفهای حامیان دو طرف، در این آیینههای روبرو تا بینهایت تکرار میشد و طنین این صداها در مخیله ذهن هوادارن دو طرف، هورمونهای شادی و شعف یا خشم ترشح میکرد.
ما در وضعیت خوبی نیستیم و برای خروج از بنبست نیاز به تجدیدنظر اساسی در نگاه و رفتار خود داریم. حمله کردن، نقدهای آتشین و اعلام برائت و انزجار برای امروز بس است. بیایید برویم و در خلوت خود فکر کنیم کجای راهمان را اشتباه رفتیم که در این دور باطل افتادیم؟ هدف اصلی چه بود؟ تا کی میخواهیم شیفته دیدن عکس خود در آیینههای «خودی» و «دشمن» باشیم؟ چه باید کنیم که از این تکرار بیانتها و پوچ خلاص شویم؟
علی نورانی