Get Mystery Box with random crypto!

علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)

لوگوی کانال تلگرام alitayefi1 — علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) ع
لوگوی کانال تلگرام alitayefi1 — علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
آدرس کانال: @alitayefi1
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.35K
توضیحات از کانال

تعهد‌ یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه‌ طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید می‌کند.
https://t.me/Musikdelangiz
https://t.me/alitayeefi
https://youtube.com/@sociologyofiran

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-08-24 11:52:21
آنتی‌تز محصول تز
علی طایفی

گاه پرسش می‌شود چرا اپوزیسیون در ایران در طی بیش از یکصد سال قدمت چنین ناکارآمد است. با مروری بر ساختار استبداد دیرینه در ایران می‌توان به بخشی از پاسخ دست یافت. اپوزیسیون ناکارآمد محصول استبدادی تاریخی است که تنه اصلی آن نظام شاهی است که همواره نیز با نظام دینی هماغوش بوده است. ضعف ساختارهای توسعه دمکراتیک و حزب‌گرایی در کشور معلول علتی است بنام استبداد شاه و شیخ.

این ساختار استبدادی همواره ترکیبی از اتحاد نامقدس بین سلطان و آخوند بوده و هست. تعبیر اینکه نظام سلطنت پهلوی‌ دوم در عصر معاصر منفک از دین بوده، تحلیلی گمراه‌کننده است. اگرچه همواره بین صاحبان قدرت‌های یکتاگرا یا مونارک تضادهای وجود داشته ولی همسویی منافع این دو بخش از قدرت همواره مسلط بوده است. در چنین ساختاری اپوزیسیون نیز نه تنها ناکارآمد بلکه مبتنی بر باور و ساختار ولایی و سلطانی عمل می‌کند. در چنین پوزیسیون و اپوزیسیونی مردم همیشه تنهایند.

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران

https://telegram.me/alitayefi1
400 viewsAlit, edited  08:52
باز کردن / نظر دهید
2022-08-21 11:56:47
اعضاي خصوصي من

كتاب آموزش براي همگان بويژه كودكان. در اينجا دانلود كنيد
http://l1l.ir/kof

توليد كانال رهايي
@rahaayi

سنجشگري مسايل اجتماعي ايران
https://telegram.me/alitayefi1
259 viewsAlit, 08:56
باز کردن / نظر دهید
2022-07-29 10:07:52 پدر که مرد، خندیدم! ۱
علی طایفی

بیمار بود! ۹۷ سال با زندگی جنگید! تاریخ سخت ایران معاصر را تجربه کرده بود. چونان تاریخ این مرزوبوم نیز سخت زخمی بود. شعر می‌گفت و شعرا را خوب می‌شناخت. برای فامیل هزارویک شب می‌خواند. اما خودش هزار و یک شب ارام ندید!! خدا را چنان در اغوش داشت که گویی معشوقه‌اش بود. با خدایش بیش از مادرم همآغوشی می‌کرد.

کمی روسی بلد بود. از زمان فتح آذربایجان توسط روس‌ها و سرنگونی رضاخان. عربی را خوب می‌دانست. ابجد می‌نوشت و می‌خواند. خوب می‌توانست فارسی را با گویش ترکی در هم‌آمیزد. چندین بار مکه رفته بود و حاجی به توان سه یا چهار بود. جانش را به سختی می‌کشید. در جای خود زحمت زیاد می‌کشید. اولاد زیاد داشت اما توان مالی‌اش اندک. معتقد بود هر آنگس که دندان دهد، نان دهد. اما خودش می‌دانست اگر روزی سر غرفه‌اش در بازار نمی‌رفت خبری از نان نبود.

جهان مادی را گذرا می‌دانست. حرمت مردم را داشت. مردمدار بود. زن اما برایش جنس‌دومی بیش نبود. او نیز محصول برساخته‌های اجتماعی بود.با خرافات در تضاد بود. اما اوهام دینی رهایش نمی‌کرد. تقلید مهمترین الگو و سبک زندگی‌اش بود. به زن یا همسرش وابسته بود. مادرم را خانوم صدا می‌کرد. خانوم از زبانش برچیده نمی‌شد. ظهرها کرکره دکان را پایین می‌کشید و سپس کرکره خانه را بالا می‌زد.

از تاریخ زیاد می‌دانست. سر خواندن کتاب همیشه مسابقه داشتیم. قران مقدس‌ترین کتابش بود. اما چالش بر سر محتوای آن نامقدس‌ترین مشاجره من با او بود. مذهبی بود و خطا می‌رفت. باور سیاسی‌اش از خرداد ۴۲ شکل گرفت. مقلد بود. گریزی نداشت. مذهب تا سلول‌هایش رخنه کرده بود. این ویروس سراسر جان و خردش را تسخیر کرده بود.

خوش‌مشرب بود. اهل سر زدن به اقوام و احوالپرسی. آدم مظلومی بود. اگرچه به زنان اندرونی‌اش ظلمی ناخواسته کرد. مادرم، همسرش که درگذشت، نیمی از او نیز مرد. زمین‌گیر شد. وابسته و دلبسته او بود. بعد چند سال با حاج خانوم دیگری وصلت کرد. با اوخوش بود و حرمتش می‌گذاشت. قانع بود و سربه‌زیر.

هجده سال مرا ندید. جز دیدار مجازی، ملاقاتی نداشتیم. ماه یا چندماه‌ یکبار تماس داشتیم. همواره دعا می‌کرد دعای خیر. قهقهه از مهمترین پیام‌های شنیداری‌اش بود. مشیت خدایش را زیر سوال می‌برد که چه حکمتی است چنین عمر دراز دارد! شعر هم همواره می‌خواند. چه در باب بذله گویی چه پند. عاشق مشاعره بود. شب‌نشینی هایمان در خانواده گاه به مشاعره می‌گذشت. او تنها بود و باقی اهالی خانواده یکطرف. با دغل‌کاری‌های ما باز به او می‌باختیم.

ادامه در اپیزود بعدی

موسیقی، خرد جان؛ شعر، جانِ خِرَد
https://t.me/Musikdelangiz
132 viewsAlit, 07:07
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 11:50:25 مقوله هاي اجتماعي زامبي
مصاحبه با اولریش بک ترجمه: علی طایفی

مفهوم فرديت سازي(Individualization) توسط شما يك تببين متقاعد كننده اي بدست می دهد از آنچه كه در جامعه در حال وقوع است: دگرگوني كار‏، كاهش اقتدار عمومي، افزايش انزواي شخصي، تاكيد بيشتر بر اتكاي بخود، توازن در حال تغيير قدرت بين زن و مرد، بازتعريف رابطه مرد و زن، بازشناسي رابطه بين زندگي شخصي و حوزه عمومي، ظهور يك فرهنگ صمیمی، غيررسمي بودن و خود بياني يا صراحت شخصي. شما اين اصطلاح را بعنوان عدم جاسازی شيوه زندگي جامعه صنعتي (طبقه، خانواده، جنسيت، ملت)، بدون جاسازی دوباره آن توصيف مي كنيد. آيا مي توانيد توضيح دهيد منظورتان از فرديت سازي چيست؟
@alitayefi1
درباره مفهوم فرديت سازي سوءبرداشت هاي زيادي شده است. اين مفهوم نه بمعناي فردگرايي (individualism) است و نه بمعناي فرديت يابي (individuation). اصطلاح فرديت يابي توسط روانشناسان بصورت عميقي براي توصيف فرايند خود مختار شدن استفاده مي شود. همچنين اين مفهوم با خودمداري تاچري در بازار نيز ارتباط ندارد. آن حتي با "رهايي" چنانكه هابرماس مي گويد نیز مرتبط نيست. فرديت سازي مفهومي است كه به توصيف دگرگوني ساختاري و جامعه شناختي نهادهاي اجتماعي و رابطه فرد با جامعه مي پردازد. اين مفهوم بك پديده متعلق به قرن بيستم هم نيست. در مراحل پيشين تر تاريخي، فرديت سازي در رنسانس رخ داد: درفرهنگ شایسته دربار عصر مياني، در ریاضت دروني پروتستانتيزم، در رهايي دهقانان از بستگي فئودالي و در ازدست رفتن پيوند هاي خانوادگي بين نسلي در قرون 19 و اوايل 20.
مدرنيته اروپايي مردم را از نظر تاريخي ازنقش هاي انتسابي رهايي بخشيده است. من از مفهوم فرديت سازي براي تشريح نه تنها اينكه مردم چگونه با اين دگرگوني ها برحسب هويت و آگاهي شان ارتباط مي يابند، بلكه براي توضيح اينكه چطور موقعيت زندگي و الگو هاي بيوگرافي شان تغيير مي كند‏، بهره مي گيرم.
فردیت سازی مردم را از نقش های سنتی و محدودیت های آن به روش های مختلف آزاد می سازد. نخست افراد از طبقات مبتنی بر منزلت خلاص می شوند. طبقات اجتماعی سنت زدایی می شوند. ما می توانیم این امر را در ساختار خانواده، شرایط سکونت، فعالیت اوقات فراغت، توزیع جغرافیایی جمعیت، عضویت دراتحادیه های تجاری و باشگاه ها، الگو های رای گیری و غیره مشاهده کنیم.
@alitayefi1
دوم اینکه زنان از "سرنوشت منزلتی" کار خانگی اجباری و حمایت توسط یک شوهر رهایی می یابند. جامعه صنعتی به موقعیت نابرابر زن و مرد وابسته شده است ولی مدرنیته درمقابل زندگی خانوادگی تمکین نمی کند. درهمین حین، ساختار تام و تمام پیوند های خانوادگی تحت فشار فردیت سازی قرار گرفته و یک خانواده جدید رو به گسترش مشورتی مرکب ازروابط چند گانه- خانواده پستی- درحال ظهور است. سوم اینکه اشکال کهن رشته ها و روال عادی کار نیز با ظهور ساعات کارشناور، بیکاری چندگانه شده یا متکثر، و تمرکززدایی محل کار روبه کاهش است.
درهمین دوره همچنانکه این آزادی یاعدم جاسازی رخ می دهد، اشکال جدیدی از یکپارچگی مجدد و کنترل (جاسازی مجدد) بوقوع می پیوندد. با افت طبقات و گروه های منزلتی، فرد باید کارگزار هویت سازی و زندگی خودش باشد. این فرد و نه طبقه او، واحدی برای بازتولید زندگی اجتماعی خودش می شود. افراد ناگزیر از توسعه بیوگرافی شخصی و سازماندهی آن در ارتباط با دیگران هستند. اگر شما یک نمونه از زندگی خانوادگی تحت شرایط فردیت ساخته را درنظر بگیرید، هیچ مجموعه پیش فرض شده ای از تعهدات و فرصت ها، هیچ شیوه سازماندهی کار روزمره، رابطه بین مرد و زن، و بین والدین و فرزندان وجود ندارد که بتواند عینا رونوشت یا کپی شود.
@alitayefi1
درطول آزادی افراد از چنبره های سنتی، یک معیار سازی جدید از طریق وابستگی افراد به بازار اشتغال نیز بوقوع می پیوندد. این فردیت سازی و معیار سازی همزمان در زندگی ما، یک تجربه خصوصی ساده نیست. بلکه امری ساختاری و نهادی است. فرد آزاد شده و به بازار کار وابسته می شود و بهمین دلیل مثلا به آموزش، مصرف، مقررات رفاه و حمایت آن، امکانات و شیوه های مراقبت پزشکی، روانشناختی و آموزشی نیز وابسته می شود. وابستگی به این بازار درهمه عرصه های زندگی گسترانده می شود. چنانکه زیمل اشاره کرده پول به فردیت سازی، معیارسازی و جهانی سازی می پردازد.
علیرغم این چنبره های جدید وابستگی به بازار کار، فرهنگ های فردیت ساخته شده، یک باور را درکنترل فردی تقویت می کند: یک اشتیاق برای زندگی خود فرد. درهمین جا یک ناسازه یا پارادوکس وجود دارد.

ادامه در بلاگ من
http://atayefi.blogspot.se/2013/04/blog-post_22.html?m=1

سنجشگري مسايل اجتماعي ايران
https://telegram.me/alitayefi1
241 viewsAlit, 08:50
باز کردن / نظر دهید
2022-07-15 23:41:50
کودکان بی‌شناسنامه
علی طایفی

اگرچه تعداد بیشماری از شهروندان ایران امروز که دارای شناسنامه‌اند از بحران هویت رنج می‌برند ولی کودکان بدون شناسنامه از رنج و محرومیتی چندگانه برخوردارند. بسیاری از کودکانی که بدلایل مختلف خواه مرکزگرایی در ساختار حکومتی، خواه محرومیت منطقه‌ای، خواه عدم همپوستگی مردم برخی مناطق به ساختار رسمی و قوانین کشور و بی‌اعتنایی بدان و خواه بی‌سوادی و عدم دانش والدین از حقوق خود و کودکان … از داشتن شناسنامه محرومند از همان ابتدا زندگی در سایه، زیست غیررسمی، حیات نامشروع و هویت گمشده را تجربه می‌کنند.

محرومیت از آموزش رسمی و عمومی، محرومیت از درمان، محرومیت از تامین‌اجتماعی و بسیاری از خدمات اجتماعی حداقل در جامعه ایران سبب می‌شود کودکان هرگز مجال کودکی کردن و تجربه کودکی و تحقق حقوق‌شان را نیابند. نسل آینده در متن چنین جامعه‌ای نسلی ازخودبیگانه، گمشده و بی‌هویتی خواهد بود که هیچ نظم و نظامی را برنخواهد تابید خاصه نظامی که نظمش علیه تمامیت اوست.

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران

https://t.me/alitayefi1
303 viewsAlit, edited  20:41
باز کردن / نظر دهید
2022-07-13 12:41:51 تله‌های‌ اجتماعی ۲
علی طایفی

تله جنسیتی از دیگر وجوه تله‌های تودرتویی است که انسان بسادگی و با غفلت در آن و با آن همسویی و همسودی می‌کند. مفروض برساخته اجتماعی در وضعیت مشخص زمانی و مکانی چنان بداهتی به هویت یک رابطه و مناسبت اجتماعی اعمال می‌کند که فرد بی‌آنکه بدان اندیشیده و تدبیر کند به پذیرش نقش‌ها و روایت‌ها بسنده می‌کند. در چنین تله هولناکی، انسان به ضد انسان تبدیل شده و جنسیتی علیه جنسیت دیگر به خود و دیگرآزاری تن می‌دهد. تله‌های اجتماعی از این دست به ازخودبیگانگی و مسخ انسان عصری و موقعیتی منجر شده و تباهی سرانجام شوم چنین فرومایگی است.

تله دینی و باورها چنان که در تله مکان اشاره شد از دیگر وجوه تباه‌ساز در تله‌های اجتماعی است. خودی و غیر خودی کردن بسیاری از ادیان و صدور احکام حذف و کشتن ناباوران به دین مشخص در زمان و مکان چنان تله فراگیر و دامن‌گستری است که باوران به دین مشخص را به خشونتی بی‌مرز و بی‌ارز می‌کشاند. در چنین تله‌هایی انسان نه تنها در این جهان عینی و زمینی علیه انسان دیگر بنام دین، باور مذهبی و دستگاه خدایگان می‌ستیزد بلکه در چنین باوری، انسان ناباور به دین مشخص محکوم به مجازات ابدی در جهان آخرت نیز هست. جهنم، نماد مغضوبینی است که در تله‌های باورمندان یک دین درنیفتاده و محکوم به تباهی‌اند.

تله قوم‌مرکزی و ملی‌گرایی بعنوان تله سیالی که در طول اعصار زمانی و مکانی مختلف دست به‌دست گشته است. در این تله اقوام و ملل مختلف به جان هم افتاده و سبب ساز قتل‌عام‌های مهیب و تکان‌دهنده ای شده است. این گونه از تله‌ها انسان خودمحور را به‌سادگی‌فریب داده و به ابزار قدرتمندی در دستان صاحبان قدرت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مبدل می‌شود که در درون امنیت فرضی شهروندان یک تله اجتماعی، به ناامن‌ترین تله‌های تاریخی مبدل می‌شود. مروری بر تاریخ جنگ‌های خونین بین ملل و نحل، قبایل و اقوام حاکی از ازخودبیگانگی انسان‌هایی است که بنام ملت یا قومیت در تله‌هایی از این دست اسیرند.

نسبیت ایده‌ها. این چند مثال بارز به‌دلیل اهمیت و گستردگی دامنه شمول آن‌ها در جامعه انسانی فقط موارد خاص و مورد تاکیدی بودند که ژرفای تباه‌ساز درغلتیدن در تله‌های اجتماعی و مطلق‌انگاری آن را به‌نمایش بگذارد. پذیرش این امر که ‌پدیده‌های انسانی و اجتماعی/فرهنگی به‌شدت و به‌ذات خود زمانمند و مکانمند هستند سبب طلوع این ایده خواهد شد که همه پدیده‌های اجتماعی نسبی‌اند و نسبت به مکان و زمان می‌توانند هویت یافته یا بی‌هویت شوند و چنین نیز می‌شود. تاسی و آویخته شدن از ریسمان تله‌‌های فکری و ارزشی در متن مناسبات اجتماعی چنان سست و بی‌بن است که انسان را به قعر تباهی و باخودستیزی و باخودبیگانگی می‌کشاند.

سقوط در تله‌های ناپایدار و گذرا که تاریخ مصرف محدود داشته و در سیر آفاق و انفس یا در گشت و گذار بین جوامع و مناطق فرهنگی و تمدنی مختلف رنگ باخته یا رنگ می‌گیرد گویای ناتوانی و ناآگاهی گسترده‌ای است که گاه ناخودآگاه انسان حتی پاک‌اندیش و درمانده در یک تله اجتماعی را به انسانی درنده‌خو و تباه‌ساز مبدل می‌سازد. این سقوط در تله‌های اجتماعی مترادف با سقوط انسان در ورطه‌های نیستی است که هستی انسانی، طبیعی و اجتماعی او را بشدت به مخاطره می‌افکند.

سنجشگری‌ مسایل اجتماعی ایران

https://t.me/alitayefi1
291 viewsAlit, 09:41
باز کردن / نظر دهید
2022-06-28 16:31:50 فهرست برخي از فعاليت ها و آثار من:

انجمن بين مللی جامعه شناسان بدون مرز-ايران
‏http://iranssf.blogspot.se/?m=1
بلاگ "اجتماع بيش از دو نَفَر ممنوع":
‏http://atayefi.blogspot.se/?m=1
نشريه مستقل "جامعه شناسي ايران":
https://b2n.ir/053878
کانال "سنجشگري مسايل اجتماعي ايران":
‏https://telegram.me/alitayefi1
کاشانه موسیقی بیکلام و اشعارم
https://t.me/Musikdelangiz

کتاب هایم:
جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1/2465
جامعه شناسی فرار مغزها
https://t.me/alitayefi1/1552
موانع فرهنگی تحقیق در ایران
https://t.me/alitayefi1/1174
سنجشگری مسایل اجتماعی ۱
https://t.me/alitayefi1/1240
سنجشگری مسایل اجتماعی ۲
https://t.me/alitayefi1/2185
سنجشگری مسایل اجتماعی ۳
https://t.me/alitayefi1/2950
سنجشگری مسایل اجتماعی ۴
https://t.me/alitayefi1/3563
سنجشگری مسایل اجتماعی ۵
https://t.me/alitayefi1/3692
عصر مهاجرت (ترجمه)
https://t.me/alitayefi1/1273
اشعار اجتماعی
https://t.me/alitayefi1/1350
اشعار عاشقانه
‏ https://t.me/alitayefi1/1629
مقدمه گرافیکی بر جامعه‌شناسی
https://t.me/alitayefi1/3456
كارنامه شخصي ام:
‏ https://t.me/alitayefi1/2184

دسترسی به کتابها در فضای مجازی
https://b2n.ir/y37884

تماس
@alitayef
366 viewsAlit, 13:31
باز کردن / نظر دهید