وقتی فهمیدم عاشق یکی دیگه ای و دیگه نمیتونم داشته باشمت و بهت | Allergies
وقتی فهمیدم عاشق یکی دیگه ای و دیگه نمیتونم داشته باشمت و بهت بگم چقدر میخوامت بهمن نا امیدی تو تنم ریخت سرماش از نوک پاهام شروع ب حرکت کرد و رفت به جایی ب اسم قلب ، قلبی ک سِرِ سِر شده بود پمپاژ خون کم شد حس میکردم نبضم هر لحظه کند تر میشه سلولام از دردِ کمبود اکسیژن فریاد میزدن! و من همون لحظه مردن قلبمو احساس کردم!