Get Mystery Box with random crypto!

آمین

لوگوی کانال تلگرام aminhaghrah — آمین آ
لوگوی کانال تلگرام aminhaghrah — آمین
آدرس کانال: @aminhaghrah
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 553
توضیحات از کانال

درباره ی اجتماع، فرهنگ، هنر
و هرچه که دغدغه‌ی روزانه است.
ارتباط با آمین:
@aminhaghrah1

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-07-30 08:16:27
درد من درد امیدواری در کمال ناامیدی است. احساس می‌کنم همهٔ راه‌ها به رویم بسته است، با وجود این باید پیش بروم. نمی‌توانم پیش بروم.
درد من درد یک‌جور فاصله است. برای من وضع خاصی از بین رفته، ولی وضع خاصی جای آن را نگرفته. من در فاصلهٔ آنچه از بین رفته و آنچه هنوز نیامده زندگی می‌کنم.


#رضا_براهنی
رازهای سرزمین من

@aminhaghrah
154 views05:16
باز کردن / نظر دهید
2022-07-29 15:08:25
پرندگان
کارگردان: راف اگلستون (۲۰۰۰میلادی)
برنده جایزه انیمیشن اسکار

داستان پرندگان کوچکی که نمی‌خواهند از یک پرنده بزرگتر پیروی کنند.

@aminhaghrah
133 views12:08
باز کردن / نظر دهید
2022-07-28 11:59:21
باژگون:
چه قصه‌ها نهفته داری در دلت، دماوند زیبا!
تاریخ عکس: حدود سال ۱۳۲۲ خورشیدی»

@aminhaghrah
131 views08:59
باز کردن / نظر دهید
2022-07-28 08:01:37 در باب رباعی حبوباتیه!
در حکایت است که روزی در مجلس «اتابک سعد بن زنگی» از باب محک زدن اینکه «بابا افضل کاشانی» در سرایش شعر، چند مرده حلاّج است، از وی می خواهند که با واژگان (عدس، ماش، نخود و برنج) فی البداهه رباعی بسراید. او بدون درنگ چنین تقریر می کند:

تا خال عدس، شکل شبیخون آورد
غلتان چو نخود، ز چشم من خون آورد
سودای دو چشم ماشگون تو مرا
از پوست، برنج وار بیرون آورد!



@tebarabi
@aminhaghrah
128 views05:01
باز کردن / نظر دهید
2022-07-27 23:03:46
در گردش افلاک چو کردم نظری
از مردمِ آدمی ندیدم اثری
هرجا که سَری بود، فرو رفت به‌خاک
هرجا که خَری بود، برآورد سَری!


کشکول شیخ بهایی، دستنویس شمارۀ ۷۸۹۶ دانشگاه تهران، به خطِ سیدعلی‌ میرافضلی

@aminhaghrah
138 views20:03
باز کردن / نظر دهید
2022-07-27 22:38:48 اختر آسمان‌ها
آهنگ‌ساز و خواننده: کوروش یغمایی
آلبوم : Back From The Brink
(منتشر شده توسط کمپانی Now Again Records در آمریکا)
ترانه‌سرا: مانی مطیعی


#تک_ترانه
@archive_hamisheh
@aminhaghrah
126 views19:38
باز کردن / نظر دهید
2022-07-27 00:08:26
دزدِ مست، کله‌پاچه، و باقی قضایا...

میانه‌ی دهه ۸۰، هنوز مددکار زندان عمومی و کوچک شهر بودم.
روزی مثل همین روزهای تابستانی بود به گمانم، که مرد غریبه‌ی میانسالی را به جرم سرقت تحویل بازداشتگاه دادند. برای تکمیل پرونده‌ی مددکاری نیاز به مصاحبه تشخیصی بود. پس سروقتش رفتم. اهل بخیه بود و اصلن حال خوشی نداشت. فهمیدم تهرانی است و مسافرت آمده و بعد هم مغازه‌ی کله‌پزی را زده! چه‌جور؟ پیجو که شدم گفتند کله‌ی سحر دیگ کله‌پاچه را از جلو مغازه برداشته و در رفته! باری...

چند روز گذشت و عریضه‌ای از او به من رسید خطاب به قاضی با این محتوا که "من دزد نیستم و مشروب خورده بودم و در بی‌حواسی مال دیگری را بردم و این اتهام را اصلن قبول‌ندارم". از من هم خواسته بود حسب وظیفه‌ی مددکاری پیگیرش باشم و حمایتش کنم.

هر روز می‌دیدمش و چون توی ترک مصرف بود حال و روز خوبی نداشت و هذیان می‌گفت. این نامه نگاری‌ها هم دوسه باری تکرار شد و من هم همه‌شان را پیش خودم نگه داشتم و به دادگاه نفرستادم.
یک روز عریضه‌ای به دستم رسید که در آن از من به دادگاه شاکی شده بود. که نمی‌دانم این مددکار چرا با من خصومت دارد و هیچکدام از عریضه‌هایم را رد نمی‌کند. خب! جای بحثی نبود. عریضه‌ی آخرش را برداشتم و دادم به بخش اداری و آنها هم فرستادند به دادگاه. نتیجه؟ حکم آمد: "شش ماه حبس و رد مال برای سرقت. سه ماه حبس هم برای آن اقرارِ مکتوب به شرب خمر!"


• پانوشت:
۱. متاسفم که بگویم حالا که سالها گذشته و دیگر مو سپید کرده‌ام، می‌بینم خلقیات بسیاری از ما مثل خلقیات آن دزدِ مستِ کله‌پاچه است. گرفتار جهل مرکبیم. نه خیر دیگران را می‌خواهیم و نه خیر خودمان را می‌فهمیم! نه می‌دانیم، و نه می‌دانیم که نمی‌دانیم!

۲. سرنوشت دزدِ مست؟
حاج‌علی (صاحب نیک‌نفس کله‌پزی) چون آشنایی قبلی داشتیم خودش تماس گرفت و قرار دیدار گذاشت و همان‌جا از حق‌ش گذشت. دزد مست هم کمی بعد آزاد شد اما دو سه سال بعد دوباره در بندر خبط و خطایی کرد و افتاد زندان. چه خطایی؟ خاطرم نیست اما قاعده‌ این است که تخم مرغ دزد شتر دزد بشود!


#روزانه
@aminhaghrah
202 views21:08
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 17:52:45 من از سفر میام
خواننده: علی سهراب
شاعر: ایرج جنتی عطایی
آهنگ: بابک بیات
تنظیم‌: واروژان
سال نشر: دهه‌ی ۵۰
زبان: فارسی


درباره‌ی خواننده:
علی طوافی (با نام هنری علی سهراب) در سال ۱۳۳۶ در رشت متولد شد و فعالیت هنری را در همین شهر آغاز کرد. از او در دهه‌ی ۵۰ (پس از مهاجرت به تهران و آشنایی با بابک بیات) مجموعه آثاری همچون خسته‌نشو، جوانه، خاکستری، همسنگر و...شنیده شده است.
سهراب از اواخر دهه‌ی ۵۰ تا دهه‌ی ۹۰، به جز اجرای دو قطعه‌ی "فردا که نیستی" و "دیدار" (که در سال ۷۷، توسط بیات در آلبوم پرندهِ مانی رهنما گنجانده شد) هیج فعالیت رسمی موسیقایی نداشته است. او اما به تازگی قطعاتی را روی اشعار احمد شاملو ساخته و اجرا کرده است که به مرور، همراه آثار قدیمی‌تر، در خروسخوان خواهد آمد.


#علی_سهراب
@khorouskhaan
135 views14:52
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 08:51:20

من شیوه کارتان را خوب فهمیده‌ام.
شما مردم را گرسنه نگاه داشته‌اید و آن‌ها را از هم جدا کرده‌اید تا عصیان و شورش‌شان را از بین ببرید، شما آنها را ضعیف و درمانده می‌کنید و سبعانه، نیروی آنها را می‌بلعید و اوقات‌شان را مشغول می‌کنید تا از وحشت نه جوشش بکنند و نه مجالی برای جوشش داشته باشند! آنها در یک جای ایستاده‌اند و درجا می‌زنند، راضی باشید! علی‌رغم جمعیتی که دارند تنها هستند. من هم تنها هستم. همه ما تنها هستیم زیرا دیگران ترسو و ذلیل هستند ولی با وجود تنهایی و اسارت، با وجود آن که مانند آن‌ها خوار و پست شده‌ام، به شما اعلام می‌کنم که شما هیچ نیستید و این که این قدرتی که تا چشم کار می‌کند، گسترش دارد و تا اعماق آسمان را به سیاهی و تاریکی کشانده است چیزی نیست مگر سایه کوچکی که به روی قطعه خاکی سنگینی می‌کند و بر اثر بادی خشمگین نابود می‌شود. شما خیال کرده‌اید که همه چیز می تواند کلاسه بشود و به فرمول در آید. همین دفتر زیبای صورت اسامی شما، گل سرخ وحشی، علامات آسمان، قیافه تابستان، غرش دریا و لحظه‌های بند گسل و خشم انسان‌ها را فراموش کرده‌ است.


حکومت نظامی | آلبر کامو
ترجمه یحیی مروستی


@aminhaghrah
321 views05:51
باز کردن / نظر دهید
2022-07-22 23:34:44
"چشم" و "دل" را پرده می‌بایست...

#پروین_اعتصامی
@aminhaghrah
232 viewsedited  20:34
باز کردن / نظر دهید