Get Mystery Box with random crypto!

#چکامه (تبری/مازنی) بِنازِم مِن شِه پَنجشیرِ سامون رِه (بناز | امیرکَلا، زادگاه شعر و ادب تبری

#چکامه (تبری/مازنی)

بِنازِم مِن شِه پَنجشیرِ سامون رِه
(بنازم من سامان و منطقه پنجشیر را/ پسر احمد شاه، احمد جوان را)
(چه بگویم از پنجشیر و آهش/ از جوانان فدایی در راهش)
(یکایک، تک به تک، تنها و تنها/ جان خویش را دهند از برای آزادی اش)
(طالب، آن افعیِ زشت و چشم چپ/ آمد و روزگار پنجشیر گشت ناخوش)
(احمد مسعود و یاران و رفقایش/ به دشت و دره،  سامان پنجشیر)
(تفنگ و خنجر و جان خویش بر دست/ گرفتند همچو شیرِ شرزه مست)
(می‌کُشند طالبانِ کفتار خو را/ آن مردمِ پلشت گَندار بو را)
(دوباره سر می‌‌زند آفتاب از پسِ ابر/ خدایا برسان تحمل و صبر)
(که پنجشیر و بغلان و کوه ها و دره هایش/ آزاد می‌شوند، چون بره‌ای رها، از چنگال گرگ)
( دوباره سرزمین آریایی ها و خورشید/ می‌درخشند همچو جام تخت جمشید)
(ایران ما و تاجیکان و هزاره‌ها/ دوباره همه مردمان کُرد و لُر و آذری)
(همچو یک تن می‌شوند و مانند یک روان بر جان / و نگهبان وطن و فلات ایران [پهنه ایرانشهر] می‌شوند)
( دوباره سرزمین آریایی ها و خورشید/ می‌درخشند همچو جام تخت جمشید)

"دارا"

#پنجشیر

@shiirdall