Get Mystery Box with random crypto!

http://p30up.ir/uploads/f77304336.jpg آسمانی که هر روز بیش | امیرکلا, شهر من؛ زشت و زیبا

http://p30up.ir/uploads/f77304336.jpg


آسمانی که هر روز بیشتر تسخیر می شود

چرا ما درس نمی گیریم؟!
بعد از سال ها ساخت و ساز غیراصولی در شهر بزرگ تهران؛ گسترش طولی و عرضی شهر، از بین رفتن محله ها، از بین بردن باغ ها و خانه های قدیمی که هویت ما هستند که امروز پیامدهای آن دامن همه ی ایرانی ها را گرفته است؛ ما تازه فرصت پیدا کردیم تا آن اصول غیراصولی را تقلید کنیم.
حالا، اینجا توی #امیرکلا توی یک محله ی قدیمی که تا دیروز تمام خانه ها ویلایی و یک طبقه بودند بدون در نظر گرفتن این که محلی ها چطور می توانند ساختمان شش طبقه را تاب بیاورند دستور و مجوز ساخت می دهند.
قدیم ترها وقتی پدر ما همین خانه ی یک و نیم طبقه را ساخت جلوی پنجره اش را با ایرانیت پوشاند تا به روی خانه ی همسایه که آن هم همکف بود #دید نداشته باشد، اما حالا در همان شهر و همان محله و جلوی همان خانه ساختمان هایی در حال سربرآوردن هستند که خیلی خیلی از ما بالاتر هستند.

پیامدهای این جور ساخت و سازها و مجوز دادن ها یکی و دو تا نیست؛
بحث فرهنگی دارد که باعث سلب آسایش ساکنین محله می شود،
#عدم_هماهنگی ساختمان ها که در به هم زدن هارمونی و شلختگی شهر نقش زیادی دارد؛
آلودگی های صوتی و بصری که از هفت صبح تا شب آرامش ساکنین این محله ی قدیمی را گرفته است ؛
و تازه باید تاوان بی فکری و عدم دوراندیشی مسولین را حالا حالاها داد، چرا که مدیریت غیرمسئول و غیرکارشناس که از قضا از پول هم بدش نمی آید! چرا که احتمال این که تمام احتمالا بیست و اندی واحد این ساختمان پارکینگ داشته باشند بسیار بعید است، پس باید منتظر گاراژشدن این کوچه و کوچه های دیگر شهرمان باشیم.

ما، مخالف ساخت و ساز نیستیم، مخالف توسعه نیستیم اما خواهش می کنیم به گوش ها و چشم های ما احترام بگذارید؛
دست از تخریب محله ها بردارید؛
ساختمان های بلند و آپارتمان سازی را در زمین ها و مکان های مشخص دنبال کنید؛
آپارتمان هایی که در جای خود ساخته می شوند را ملزم به داشتن پارکینگ کنید؛
حالا که چهره ی شهرهای شمالی را با بلندمرتبه سازی هایتان برهم می زنید دستکم سازندگان آن ها برای انتخاب نما محدود کرده و مجبور به استفاده از نماهای بومی و تعبیه پنجره و گلدان کنید. اجازه بدهیم شهر خودش را نشان بدهد.
شهری بسازید که هم ما دوستش داشته باشیم و هم هر رهگذری که از آن می گذرد.

مردمانی که در حصار دیوارهای سیمانی و بتونی گیر افتاده اند و آزادی شان را در ازای پولی که گیر افراد دیگری می آید می دهند چطور می توانند لبخند بزنند و شادی و زیبایی را تجربه کنند؟!

فرتور از پنجره ی آشپزخانه ای از دو-سه خانه آن سو تر...

@amirkalamycity