Get Mystery Box with random crypto!

Join @momtazvahed صداها و بیان‌های گمشده و فراموش شده در | Amir Maddah امیرمداح

Join @momtazvahed

صداها و بیان‌های گمشده و فراموش شده در آواز ایران

محمدرضا ممتازواحد | پس از انقلابِ ۵۷ ؛ «آواز» و موسیقی کلاسیک ایرانی، مسیر دیگری را پیمود. در خصوص آسیب‌شناسی و بررسی دلایل افولِ آواز در برهه‌ی اخیر، شاید در درجه‌ی اول، نگاه‌ها بیشتر به‌سمت قهر و غضبِ روا شده در طی این چهل ساله‌ی اخیر به موسیقی و بلاتکلیفی این هنر، جلب گردد ولی به‌زعم راقم این سطور، تغییر ایدئولوژی هنری- موسیقایی و دگرگون شدن زیبایی‌شناسی آوازی در این راستا بسیار مؤثر بود. این روندِ فکری که از آن به‌جنبش هنری بازگشت به‌گذشته و احیای سنت هم نامبرده می‌شود، از اواخر دهه‌ی چهل (و با تأسیس دو مرکز مهم «دانشکده‌ی موسیقی دانشگاه تهران» و پس از آن «مرکز حفظ و اشاعه‌ی موسیقی») آغاز گشته بود که با وقوع انقلاب اسلامی و وقایع پس از آن، برای بروز و ظهور خود فرصت مناسبی را یافت.
آراء و نظراتی که اغلب، در اندیشه‌های هنرمندانِ جریان‌سازی چون «نورعلی برومند» و «داریوش صفوت» ریشه داشت که حتی در سالهای پایانیِ حکومت پیشین، رسانه‌های دیداری و شنیداری و حتی برنامه‌ی قدیمی و پرسابقه‌ای چون «گلها» را نیز متأثر ساخت و «هوشنگ ابتهاج» در تبلور این نظام فکری- هنری در «رسانه»، حقیقتاً نقش بسزایی را ایفاء کرد. همانطور که شرحش رفت، شرایطِ کشور و حالات و روحیات مردم در زمان انقلاب و شرایط پس از آن به‌خصوص در زمان جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران، این جریان هنری را در طول عمرِ مفید چندین ساله خود، تثبیت و تحکیم کرد ولی دیری نپایید که در زمان ثبات کشور، زمانه، چیز دیگری را از موسیقی ایرانی طلب می‌کرد.
اتفاقاً، بهترین و مؤثرترین آوازخوانانِ پس از انقلاب در همان برهه حدوداً ده ساله‌ به‌عرصه رسیدند ولی نظام فکری و ایدئولوژی حاکم شده بر آنان، به‌طور کلی خوانشی از آواز و موسیقی را به‌همراه داشت که به «نوبت و ترتیب»خوانی منتهی می‌شد و «کیفیت‌گرایی» جایش را به «کمیت‌گرایی» داد. در این بُرهه‌ی زمانی، «ردیف» به منزله‌ی وحی مُنزَل و چونان اُبژه‌ی محض و لاتغیّر، تعبیر و تداعی گشته و نگاه مجریان هنری به‌موسیقی ایرانی و اساساً به‌ردیفِ موسیقی ملی، نگاهی صرفاً ابژکتیو بود. حال فارغ از عده‌ی قلیلی که نگاه «سوژه»وار را به «اُبژه»وار برگزیدند و نسبت به خوانشِ خود از ردیف، رویکردی سوبژکتیوی را معمول داشتند ولی فضای غالب و جوِ حاکم بر موسیقی ایرانی البته با قدری رنگ و لعاب، «ردیف‌خوانی» و «ردیف‌نوازی» را گفتمانِ اصلی خود قرار داده بود.
جدا از تبعات سازنده ... (ادامه‌ی نوشتار در بخش کامنت‌ها )
https://www.instagram.com/p/CO7sMWtM4vg/?igshid=1v8mtp7v3r29z