حتی وقتی کمتر از ۱۰ درصد مردم در سیرک انتخابات حکومتی شرکت می | Anarchonomy
حتی وقتی کمتر از ۱۰ درصد مردم در سیرک انتخابات حکومتی شرکت میکنند، که بیست سال پیش در حد یک رویا بود، باز برای عدهای جای نگرانی وجود داره که باید با این ده درصد چه کرد؟ چون حتی اگه یه روز به دموکراسی رسیدیم، همین ده درصد کافیه تا همهچیز به سمت قهقرا بره!
این نگرانی معمولا روی دو رفتار عوام متمرکزه: یک، مردم سواد لازم برای انتخاب ندارند و اصلا نمیفهمند دارند چه تصمیمی میگیرند، و دو، مردم حاضرند به ازای دریافت مبلغ اندکی پول رأیشون رو بفروشند؛ یعنی میدونند دارند چه تصمیمی میگیرند ولی پول براشون مهمتره. خود این نگرانی محصول صندوقپرستی رایج در دلقکخانه ایرانه. و گرنه هر دو مسئله در کشورهای دموکراتیک هم وجود داره، و فاجعهای رخ نداده. هرجا که دموکراسی برقراره، وقتی مردم گزینههای نامناسبی انتخاب کردهاند، یا به گزینههای مناسب احزاب دیگه باختهاند، یا اگه پیروز شدهاند گندی بالا آوردهاند که آینده سیاسیشون رو برای مدتها تخریب کرده. وقتی دموکراسی، واقعیست، و ماکت نیست، قشر نادان یا میبازه، یا توسط قوههای دیگه مهار میشه. فکر میکنید الان کم هستند آمریکاییهایی که رأیشون اینه که باید همه مهاجران رو دیپورت کرد؟ حتی تعداد اونهایی که رأیشون اینه که باید برحسب مذهبشون دیپورتشون کرد هم قابل توجهه. اما یا نمیتونند برنده بشن، یا وقتی برنده شدند با دادگاه عالی طرفند. همچنین فکر میکنید برلوسکونی اگه مهار نداشت، دلش نمیخواست به هر ایتالیایی چند صد یورو بده و رأیشون رو بخره؟ البته که دلش میخواست. و فکر میکنید اگه راهش باز بود کم بودند ایتالیاییهایی که این معامله رو بپذیرند؟ «دموکراسی نیاز به مردم با سواد دارد» و «دموکراسی نیاز به مردمی دارد که لنگ پول نباشند» هر دو گزارههای غلطی هستند. فکر میکنم قول محمد قائد بود که گفت برای دموکراسی مردم باید دموکرات باشند! که این هم حرف غلطی بود. هیچکس در عمل دموکرات نیست که اکثریت بخواد دموکرات باشه، که مردم ایران هم بخواد دموکرات باشه. ازونجایی که هرکس به دنبال منافع خودشه، عملا کسی علاقمند به دموکراسی نیست. دقیقا کسانی تن دادهاند به دموکراسی که ازش خوششون نمیاد. اما این تنها چیزیه که میتونه خون رو از همه معادلات حذف کنه، و این ورای همه منافع بوده. بنابراین شما برای برقراری دموکراسی نیاز به مردمی که دموکرات باشند نداری، بلکه به مردمی نیاز داری که نخوان در کشورشون خون ببینند. برای همین در کشوری آفریقایی که سالها جنگ داخلی با حد بالایی از خشونت جریان داشته، یهو ساختار دموکراتیک شکل میگیره و از همسایهها هم جلو میزنه. و در کشور دیگهای که فلهای فیلسوف و مهندس تولید میکنه، خبری نیست. چون اون کشوری که دست بچه سیزده ساله هم کلاشینکف بوده، پتانسیل این رو داره که بگه «خون بسه دیگه». تضمینی به این نتیجه نمیرسه، ولی پتانسیل بالایی براش داره. برای همین حتی «دموکراسی معجزه نمیکند» هم گزاره غلطیه. اینکه آفریقای جنوبی پوتین رو به عنوان مهمان نپذیرفت معجزه نیست؟ شخصا همشون فن پوتین هستند. اگه مجبور به تبعیت از قانونی که تحت قواعد دموکراتیک روش به توافق رسیدهاند نبودند، برای استقبال ازش یک کارناوال ملی هم راه مینداختن.