Get Mystery Box with random crypto!

- ما و ترومای ۵۷! برآمدن جمهوری اسلامی از پسِ انقلاب نکبت ۵۷ | اندیشه

- ما و ترومای ۵۷!


برآمدن جمهوری اسلامی از پسِ انقلاب نکبت ۵۷ عوارض مهلکی برای کشور ما به همراه داشت: رودها و دریاچه‌هایمان خشکیدند؛ جنگل‌هایمان به‌سوی نابودی تاختند؛ کشور به ورطۀ جنگی ویرانگر فروغلتید؛ جوانان پرپر شدند؛ پول ملی‌ بی‌ارزش شد؛ به بزرگ‌ترین کشور فرار مغزها بدل گشتیم؛ و به‌لحاظ بین‌المللی بی‌آبرو و منزوی شدیم. ادامه دادن این فهرست کار چندان دشواری نیست، اما هدف این نوشته پرداختن به ضایعه‌ای است که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده: ترومای روانی ۵۷.

انقلاب ۵۷ ورای همۀ آسیب‌هایش، ترومای روانی دهشتناکی را هم بر ما آوار کرد. اکثریت ما بعد آن، تا سال‌ها در مقابلۀ با حاکمیت به جامعه‌ای به‌شدت محتاط بدل شدیم. در وحشتناک‌ترین روزها هم از ایجاد هرگونه تغییر بنیادینی در ساختار حکومت می‌ترسیدیم. این بود که برای بیست سال به «اصلاحات» دل‌خوش کردیم. حالا که به عقب می‌نگریم، می‌بینیم همۀ شواهد نشان می‌دادند که خاتمی هم تحفه‌ای نبود. او یک آخوند بزدل بود؛ ویژگی‌هایی که هرگز با رهبری یک جنبش اصلاحیِ راستین جور درنمی‌آیند. ولی ما نمی‌خواستیم باور کنیم، نمی‌خواستیم بپذیریم که اصلاحات نشدنی است، نمی‌خواستیم بپذیریم که باید انقلاب کرد. آخرین باری که انقلاب کرده بودیم، فاجعه‌ای تمام‌عیار رخ داده بود، پس لابد این بار هم انقلاب وضع را بدتر می‌کرد، پس باید می‌نشستیم و ذره‌ذره اصلاح می‌کردیم، مهم هم نبود که این اصلاحات هزارسال طول بکشند، درهرحال نباید انقلاب می‌شد. این ترسِ از تغییر، از عوارض روان‌شناختی ترومای ۵۷ بود و بهای عظیمی بر ما و ایران‌مان تحمیل کرد.

با شلیک تیر خلاص به پیکر بی‌خاصیت اصلاح‌طلبان در دی‌ماه ۹۶، ترومایمان را یک گام بزرگ به عقب راندیم: «نه این حکومت اصلاح‌شدنی نیست، باید انقلاب کنیم.» بااین‌همه هنوز آثاری از آن تروما بر روان ما باقی است. ما نمی‌توانیم به‌راحتی اعتماد کنیم. حال‌آنکه انسان سالم در بسیاری از مواقع باید اعتماد کند. درواقع در مسیر زندگی اجتماعی چاره‌ای جز اعتماد کردن‌های گاه‌به‌گاه نداریم؛ وقتی به رستورانی می‌رویم، به رستوران‌دار اعتماد می‌کنیم، وقتی طلا می‌خریم، به طلافروش اعتماد می‌کنیم، وقتی با کسی دوست می‌شویم و وقتی دل می‌بازیم هم به افراد دیگری اعتماد کرده‌ایم. طی فعالیت در اینستاگرام یا تلگرام نیز باید به بستر این شبکه‌ها اعتماد کنیم. همین حالا که با فیلترشکن یا پراکسی این یادداشت را می‌خوانید هم به فیلترشکن یا پراکسی‌تان اعتماد کرده‌اید.

ما برای عبور از جمهوری اسلامی، گزینه‌هایی داریم، افرادی که هرکدام خوبی‌ها و بدی‌هایی دارند، هیچ‌کدام بی‌نقص نیستند اما مشکل اینجاست که چون از ترومای خمینی رنج می‌بریم، اعتماد کردن بدان‌ها را دشوار می‌یابیم، ازاین‌روست که برخی‌مان به آقای پهلوی هم نمی‌توانیم اعتماد کنیم. حال‌آنکه از یاد می‌بریم شرایط امروز ایران در دو متغیر مهم با شرایط سال ۵۷ متفاوت است:

متغیر نخست، بدیل بالقوۀ دوران گذار، رضا پهلوی است. رضا پهلوی، خمینی نیست. خمینی در سال ۴۲ آشکارا مخالفتش را با «رأی‌دهی زنان» و «به رسمیت شناختن سوگند افراد غیرمسلمان» ابراز کرده بود، او بارها به‌وضوح در مورد لزوم برقراری احکام اسلامی در جامعه سخن رانده بود. در سال ۵۷ هم صراحتاً گفته بود که هدفش برپایی «جمهوری اسلامی» است و تنها وقتی از او پرسیدند که این حکومت چه ویژگی‌هایی دارد، گفت «نظامی است شبیه به فرانسه» و پس‌ازآن کوشید ایده‌اش را بزک کند. به‌گمانم خمینی آن‌قدرها هم پنهان‌کار نبود، بلکه جامعۀ آن روز ما پرت تشریف داشت. حتی هیچ‌یک از روشنفکران و سیاسیون سکولاری که تمام‌قد از خمینی حمایت کردند نیز «رسالۀ فقهی» او را نخوانده بودند یا اگر هم خوانده بودند جدی‌اش نگرفته بودند. خطر فریاد می‌زد، ما گنگ بودیم.

اما متغیر دوم، متغیر سنگین‌تر، جامعۀ امروزی ماست. جامعۀ امروز ایران هیچ شباهتی به جامعۀ ۵۷ ندارد. مردمانش روی زمین سخت واقعیت راه می‌روند و می‌خواهند زندگی کنند. آنان دیگر به دستور فردی چون خمینی چشم‌بسته روی میدان مین نخواهند رفت؛ همین است که شعار «زندگی»، نگین‌وار در میانۀ حلقۀ طلایی «زن و آزادی» می‌درخشد.

اگر فردی بر «محتوای سکولار دموکراسی، تمامیت ارضی ایران، و حق انتخاب فرم نظام آتی توسط مردم» تأکید می‌کند، هرگز همدست آخوندها نبوده و به‌دنبال آرمان‌گرایی‌های پوچ هم نیست، اعتماد به او معقول خواهد بود. او می‌تواند با انسجام‌بخشی به نیروی انقلابی عظیم جاری در ایران، و ارتباط‌گیری با جهان، به حذف زودتر جمهوری اسلامی کمک کند.

در مسیر زندگی گاهی چاره‌ای جز اعتماد نداریم.  رژیم اما نمی‌خواهد ما اعتماد کنیم، نه به یکدیگر و نه به بدیلی برای گذار از این لجن‎زار.


میثاق همتی
تحلیل‌گر سیاسی
ــــــــــــــــــ
•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe