جناب حسین قدیری و دیگر حسین‌های قدیری - امید که این متن به دست | انگور سبز
جناب حسین قدیری و دیگر حسین‌های قدیری - امید که این متن به دست شما برسد. اغلب خواننده بریده‌ها و نظرها هستم و جوابی نمی‌دهم چراکه خیلی‌ها بهتر از من پاسخگو بودند اما نظرتان چنان جرقه‌ی خشمی در وجودم روشن کرد که تاب سکوت نیاوردم. از سر و ته حرف می‌زنید ؟ جدا؟! طنز تلخ می‌گویید که داغ دلمان را تازه کنید؟ گرفتن هر روزه دختران و بیرون آمدنشان در پی یک تعهد که باز فردایش همان آش و همان کاسه و همان پوشش است؛ دارای سر و ته بود که اینجا دنبال سر و ته می‌گردید؟ بالا بردن بی‌رویه ظرفیت‌ها، تغییر نظام درسی، جایگزین کردن کلمات علمی با کلمات بی پایه در کتب درسی، بومی گزینی در رشته‌های دبیری بطوری که با رتبه‌های زیر دو هزار هم قادر به قبولی نبودند، ولی بالای چهل هزارِ همان منطقه قبول میشد دارای سر و ته بود که در یک نوشته درددلی حتی اعتراضی هم نه جناب! درددل ! دنبال سر و ته می‌گردید؟! اینجا اگر دنبال سر و ته می‌گردید جای اشتباهی امدید. در ضررهای کلان اموال مردم در ریزش بورس 99 در سرمایه‌ی آن معلم، آن کارمند، آن کارگرِ بیچاره، باید که به دنبال سر و ته می‌بودید ! بخدا قسم که جای اشتباهی دنبال سر و ته هستید. درعجب مانده‌ام شمایی که خودتان و خیلی‌های دیگر را قربانی انتخاب رشته غلط می‌دانید، چنین جامعه‌ایی را باسواد خطاب می‌کنید، کاش حداقل در یک متن 8 خطی این حجم از تناقض موجود نبود بعد ادعای انصاف می‌کردید. جامعه 80 میلیون کنونی ایران را با 40 میلیون قبل انقلاب نمی‌توان با تعداد مقایسه کرد؛ باید نسبت داشت که در بین کل تحصیل کرده‌گان جامعه قبل انقلاب چند درصدشان زن بودند و بعد بگویند چند درصدشان شاغل شدند. حال بیاید درصد بگیرد از بانوان تحصیل کرده این جامعه و شاغلین آن بعد باب مقایسه را باز کرد. انقلاب آمد رفع ضعف کند اگر بنا به آن بود که همانند گذشته بمانیم که فریاد هیات باید سر داد به حال مردمانی که هشت سال ! هشت سال از عمرشان را فنای هیچ و پوچ کردند. به علاوه اصلاح چیزی که از بیخ و بن اشتباه است مثل آب در هاون کوبیدن است چه با هاونی از جنس طلا بکوبی چه با سنگ نتیجه همان هست که بود، با کار بیهوده وقت این مردمان شریف را تلف نکنید. قوانین آمدند تا نظم دهند، در شهری که یک شهروند دارد قوانین رانندگی بی‌معنا خواهند شد. پس مادامی که عوامل برهم زننده نظم وجود ندارند قوانین ماهیت خودشان را از دست می‌دهند، وقتی بی نظمی وجود ندارد این قانونی که، گشت ارشاد باشد، مفهوم خودش را از دست میدهد و اصرار ورزیدن به اجرای یک قانون بی مفهوم بی اعتمادی به قانون گذار رو در پی خودش بهم راه دارد. اگر متوجه باشید از چه حرف می‌زنم میفهمید که اعتراض بخاطر حجاب و گشت ارشاد نیست بخاطر اصرار مستمر بر یک قانون بی‌ثمر است. امید که کلمات تاثیر خود را بگذارند و حتی بارقه‌ی کوچکی از انصاف را در اذهان باز کنند.
