یادداشت دانشجویی «برای جمعیت» محمد نوری اولین بار در ۱۷ | انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه پلیتکنیک
یادداشت دانشجویی
«برای جمعیت»
محمد نوری
اولین بار در ۱۷،۱۸ سالگی بود که اسم #جمعیت_امام_علی را در تلوزیون و اگر اشتباه نکنم برنامه ماه عسل شنیدم. یک زوج خاطره آشناییشون با هم را تعریف میکردند. هردو در جمعیت فعالیت داشتن و از «کوچه گردان عاشق» میگفتند. از همان دوران بود که فعالیت جمعیت را بیشتر دنبال کردم.
وارد دانشگاه که شدم در جمعیت ثبت نام کردم اما قسمت نبود که افتخار همکاری جدی داشته باشم و چرخ و فلک ما را برد سمت فعالیت در تشکلهای دانشجویی. گذشت و در تابستان ۹۶ عزمم را جزم کردم تا حداقل دوره ای هم شده با جمعیت فعالیت کنم. آن موقع مقدمات لیگ پرشین را داشتند آماده میکردند. لیگ پرشین یکی از جذابترین برنامههای جمعیت بود که در آن چندین تیم از محلات سراسر کشور تشکیل میشد و پس از مسابقه در مناطق و استانهای خود، به مسابقات کشوری صعود میکردند. تیمهای برنده در یک اردوی یک هفتهای به تهران میآمدند و علاوه بر مسابقه دادن، یک هفته چندصد نفر بچه در یک محوطه بزرگ زلزلهای به پا میکردند و رفاقتهایی میساختند.
از آنجایی که من هم دیر رفته بودم و هم تازه وارد بودم سعادت نداشتم که مفصلتر کمکی کنم، ماشین خانواده را برداشتم و چیزهایی که نیاز داشتند را منتقل میکردم. بواسطه همین کار شانس این را داشتم تا بخشهای مختلفی که دست به دست هم داده بودند تا این رویداد برگزار شود را ببینم. از غذاهای پخته شده در آشپزخانهها تا محل اردوگاه و رفقایی که چندصد نفر بچه را میبایست مدیریت کنند، از هماهنگیهای اداری طاقت فرسا تا گرفتن زمین چمن دانشگاه شهید بهشتی برای برگزاری مسابقات با هزار مکافات. تمام اینها درحالی بود که غیر از برگزاری یک چنین مسابقه بزرگی، خانههای ایرانی(خانههای محلی جمعیت امام علی که به نوعی حکم سرای محله را دارد) هم با قدرت به کار خود ادامه میدادند.
خلاصه کنم این نوع از سازماندهی که همگی فعالین داوطلب و غیر متخصص هستند و هرکسی جدای از مشکلات شخصی زندگی خودش آمده تا کمکی باشد واقعا حیرت انگیز بود. آخرین محموله را هم که بردم زمین چمن، دیدم داور مسابقه فینال علیرضا فغانی بود. تصویر جالبی بود که فغانی عصبی و محکم داوری بازی بچهها را بکند اما غیر از آن، عمق تاثیرگذاری جمعیت برایم روشن تر شد که از چه محبوبیت و اعتبار اجتماعیای برخوردار است.