-آدولف هیتلر از دیدگاه آدولف شفبوخ (قسمت نخست) -این مقاله خ | 🏛Aryan National Socialism🏛
-آدولف هیتلر از دیدگاه آدولف شفبوخ (قسمت نخست)
-این مقاله خلاصهای از خاطرات دکتر آدولف شفبوخ میباشد، باشد که به وسلیه آن شناخت مناسبتری از این مرد افسانهای داشته باشیم.
-با شناختی که از او دارم هیتلر مردی ساده بود و این سادگی در اعمالش جلوه داشت. از مصرف سیگار و مشروبات الکلی و خوراکهایی که از گوشت تهیه شده بود جدا دوری میجست، علاقه بسیاری به خوردن سبزیجات و خوراکهای گیاهی داشت و البسه ساده به تن میکرد. از دیدگاه هیتلر زندگیاش باید به گونهای میبود که نیازهایش در حداقل باشد. شاید چهار سال خدمت به آلمان در جنگ اول از او مردی ساده و سربازی منظم ساخته بود.
-شاید کسی باور نکند که هیتلر تا آخر عمر اجاره خانهای را که در اوایل جوانی در مونیخ کرایه کرده بود میپرداخت و تا آخرین روزهای عمرش سعی میکرد که با دوستان قدیمیاش چند شبی را در سال در آنجا بگذراند. این عمارت از سه اتاق قدیمی در طبقه سوم تشکیل شده بود و توسط هیملر بدون اطلاع او خریداری شده بود و هرگز نگذاشت که پیرمرد و پیرزنهایی که در آنجا زندگی میکردند از آنجا بروند شاید انها او را بیاد گذشته و ایام جوانیاش میانداختند. در اواخر جنگ مردی ساکت با چهرهای محزون بود و تنها هنگام شنیدن یک پیروزی نظامی یا سیاسی مانند کودکان به وجد میآمد و قابل کنترل نبود.
-هیتلر مردی ایدهآلیست بود که آلمان را به حد پرستش دوست میداشت. این مرد همه وقت استراحت خود را صرف اندیشه برای پیدا کردن راهی جهت سعادت آلمان میکرد. آنچه هیتلر در ذهن داشت حاصل سالها بررسی و مطالعه وی بود، اینها عقاید واقعی وی بود. هدف وی و سیاست خارجی حزب تامین امنیت و گسترش قدرت آلمان بود. سیاست و وظیفهای که وی داشت حکم میکرد که برای وطنش آسایش و راحتی فراهم کند.
-در سرزمینی که آلمان نام داشت هشتاد و پنج ملیون نفر زندگی میکردند و برای ملتی به این بزرگی این خاک بسیار کم بود. آلمان آهن، ذغالسنگ، و فلزات سبک در اختیار داشت ولی مس و قلع نداشت. آلمان میتوانست صنایع سبک و کارخانجات سنگین داشته باشد آنچه را هم که در این زمینه کمبود داشت را وارد کند، ولی متاسفانه کمبود نان و غله داشت. نانی که قوت یک ملت هشتاد و پنج ملیون نفری بود و سالیانه پانصد و هشتاد و شش هزار نفر به آن افزوده میشد، یعنی بیش از نیم ملیون نفر.
-اگر اصول بازرگانی به وی اجازه میداد، وی این کمبود را با قراردادهای پایاپا جبران میکرد، با صنعت خود و و به کمک واردات غله و تولیدات و مصرف بیشتر کودهای شیمیایی. ما هم اما با اندکی مشاهده در کشورهای همسایمان میتوانستیم ببینیم که ما قادر به وارد کردن غله نیستیم. زیرا جهان رو به صنعتی شدن گذاشته بود و حتی سرزمینهایی که دارای مستعمره بودند از کمبود غله رنج میبردند و اکثرا توانایی صادر کردن غله را نداشتند.
-البته اگر هم میتوانستند انگلستان اجازه آن را نمیداد و ما هم نمیتوانستیم شاهرگمان را در اختیار ملت انگلیس بگذاریم و وابسته به چنین ملتی شویم که هر لحظه ممکن بود از ضعف هایمان برای نابودیمان بهره بجوید، هر عقل سلیمی میتواند بفهمد که انگلستان میخواست با تحت فشار قرار دادن آلمان باعث افروخته شدن آتش جنگی دیگر در جهت ادامه اهداف خود در قبال جنگ اول جهانی شود. انگلستان نه از سال 1904 بلکه از مدتها قبل خواهان ایجاد سیاست دشمنی بین آلمان و فرانسه بود.
-اگر هیتلر یک ذره از خاک کشوری را اشغال کرد هدفش نه تسلط بر مردم آن سرزمینها بلکه بدست آوردن زمینهای لازم برای حیات آلمان و نژاد ژرمن بود.
-ادامه دارد . . .
-Aryan National Socialism
A - N - S - 14 - 88
به ما بپیوندید اگر به ناسیونال سوسیالیسم آریایی باور دارید