Get Mystery Box with random crypto!

تشریح آیه ۳۴ نساء [ برتری مردان بر زنان ] (۳) @Antikafaar | نقد اندیشه کافران

تشریح آیه ۳۴ نساء [ برتری مردان بر زنان ] (۳)

@Antikafaar

بیانات علامه طباطبایی :

چرا سهام مردان دو برابر زنان در نظر گرفته شده است ؟

سهم هر زنى فى الجمله نصف سهم مرد و سهم مردها دو برابر سهم زنان است، علتش این است که اسلام مرد را از جهت تدبیر امور زندگى که ابزار آن عقل است قوى تر از زن مى داند و مخارج مرد را هم بیش از مخارج زن دانسته چون مخارج زن هم به عهده مرد است و بدین جهت فرموده :

((الرجال على النساء بما قوامون على النساء بما فضل الله بعضهم على بعض و بما انفقوا فضل الله من اموالهم )).

https://lib.eshia.ir/50081/4/340

کلمه (قوام ) که در این آیه آمده از ماده قیام است، که به معناى اداره امر معاش است و مراد از فضیلت مردان زیادتر بودن نیروى تعقل در مردان است چون حیات مرد، تعقلى و حیات زن عاطفى و احساسى است

و ما اگر این وضع خلقتى مرد و زن را و آن وضع تشریعى در تقسیم مسئولیت اداره زندگى را به دقت در نظر بگیریم، آنگاه با ثروت موجود در دنیا که هر زمان از نسل حاضر به نسل آینده در انتقال است مقایسه کنیم، مى بینیم اینکه اسلام تدبیر و اداره دو ثلث ثروت دنیا را به عهده مردان و تدبیر یک ثلث آنرا به عهده زنان گذاشته و در نتیجه تدبیر تعقل را بر تدبیر احساس برترى و تقدم داده صلاح امر مجتمع و سعادت زندگى بشر را در نظر گرفته است.

و از سوى دیگر کسرى در آمد زن را با فرمانى که به مردان صادر نموده (که رعایت عدالت را در حق آنان بکنند) تلافى کرده است

زیرا وقتى مردان در حق زنان در مال خود که دو ثلث است رعایت عدالت را بکنند یک لقمه خود بخورند و لقمه اى به همسر خود بدهند

پس زنان با مردان در آن دو ثلث شریک خواهند بود، یک ثلث هم که حق اختصاصى خود زنان است پس در حقیقت زنان از حیث مصرف و استفاده دو ثلث ثروت دنیا را مى برند.

و نتیجه این تقسیم بندى حکیمانه و این تشریع عجیب این مى شود که مرد و زن از نظر مالکیت و از نظر مصرف وضعى متعاکس دارند مرد دو ثلث ثروت دنیا را مالک و یک ثلث آنرا متصرف است و زن یک ثلث را مالک و دو ثلث را متصرف است

و در این تقسیم بندى روح تعقل بر روح احساس و عواطف در مردان ترجیح داده شده، چون تدبیر امور مالى یعنى حفظ آن و تبدیلش و سودکشى از مال، سر و کارش با روح  تعقل  بیشتر است تا با روح عواطف رقیق و احساسات لطیف

و از سوى دیگر اینکه از مال چگونه استفاده شود و چطور از آن بهره ورى گردد، با عواطف و احساسات بیشتر سر و کار دارد تا با روح تعقل این است

رمز اینکه چرا اسلام در باب ارث و باب نفقات بین مردان و زنان فرق گذاشته است.

تساوى مرد و زن یا برترى مردان ؟!

بنابراین جا دارد که ما مراد از فضیلت در جمله : ((بما فضل الله ...)) را به همین زیادتر بودن روح تعقل مردان از زنان بدانیم، نه زیادتر بودن زور بازوى مردان

https://lib.eshia.ir/50081/4/341

و صلابت و خشونتشان در جنگ و در همه شؤون زندگى گو اینکه مردان این مزیت را هم دارند

و یکى از فرق هایى که بین زن و مرد هست به شمار مى رود و به وسیله آن مرد از زن شناخته مى شود و در مجتمع بشرى آثارى عظیم در باب دفاع و جنگ و حفظ اموال و تحمل اعمال شاقه و شدائد و محنت ها و نیز در ثبات و سکینت در هنگام هجوم ناملایمات بر آن مترتب مى گردد

آثارى که زندگى اجتماعى بدون آن تمام نمى شود و زنان طبعا نمى توانند چنین آثارى از خود نشان دهند و لیکن در آیه مورد بحث منظور از برترى نمى تواند این باشد بلکه همان برترى در تعقل است.



همچنانکه وجود امتیازاتى دیگر در زن که مجتمع بشرى بى نیاز از آن نیست باعث نمى شود که ما زن را بخاطر آن برتر از مرد دانسته و آن امتیاز را ماده نقض بر آیه شریفه بگیریم و بگوئیم :

اگر مردان در نیروى دفاع و حفظ اموال و سایر امتیازاتى که برشمردیم برتر از زنانند زنان هم در احساسات لطیف و عواطف رقیق برتر از مردانند، هر چند که مجتمع بدون آن پاى نمى گیرد چون عواطف نامبرده آثار مهمى در باب انس و محبت و سکونت دادن به دلها و رحمت و رأفت و تحمل بار سنگین تناسل و حامله شدن و وضع حمل کردن و حضانت و تربیت و پرستارى نسل و خدمت به خانه دارد

و زندگى بشر با خشونت و غلظتى که در مردان است و با نبود لینت و رقت زنان پاى گیر نمى شود

اگر غضب مردان لازم است، شهوت زنان هم مورد نیاز است و اگر دفع واجب و ضرورى است، جذب هم لازم و ضرورى است.

http://lib.eshia.ir/50081/4/342

و سخن کوتاه اینکه تجهیز مرد به نیروى تعقل و دفاع و تجهیز زن به عواطف و احساسات، دو تجهیز متعادل است، که به وسیله آن دو کفه ترازوى زندگى در مجتمع که مرکب از مرد و زن است متعادل شده است


ترجمه تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۳۴۰ - ۳۴۲

@Antikafaar