#حکایت ساربانی در آخر عمر، شترش را صدا میزند و به دلیل اذی | آنتی الیگارشی
#حکایت
ساربانی در آخر عمر، شترش را صدا میزند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از او حلالیت می طلبد. یکی یکی آزار و اذیتهایی که بر شتر روا داشته را نام میبرد. از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن ، غذا ندادن، بار اضافه زدن و …. همه را بر میشمرد و میپرسد آیا با این وجود مرا حلال میکنی؟ شتر در جواب میگوید همه اینها را که گفتی حلال میکنم، اما یکبار با من کاری کردی که هرگز نمیتوانم از تو بگذرم و تو را ببخشم. ساربان پرسید آن چه کاری بود؟ شتر جواب داد یک بار افسار مرا به دُم یک خر بستی. من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذیتها ببخشم بخاطر این تحقیر هرگز تو را نخواهم بخشید!
+ضربالمثل "افسار شتر بر دُم خر بستن" اشاره دارد به سپردن کارها به افراد نالایق و بدون تخصصِ لازم و ضرر و زیانی که از این کار نصیب دیگران می شود.