#برگی_از_تاریخ: مادرانی نمونه در طول تاریخ مادران بزرگ، مر | انواروِب
#برگی_از_تاریخ:
مادرانی نمونه
در طول تاریخ مادران بزرگ، مردان بزرگ را متولد کردهاند!! قطعا زن اولین بذری است که برای برپایی شجرهی امت، وجود آن ضروری است. بزرگترین نقش برای تربیت فرزندان از آن اوست و همچنین یاریرساندن به شوهرانشان در کارها، و شاید زیباترین مثال در اینمورد مادر مومنان خدیجةالکبری رضیاللهعنها باشد.
به همین خاطر بسیاری از علماء کرام، مهمترین سبب برای برپایی امت اسلامی و پیروزی آن بر دشمنان در زمان ضعف را به تمسک زنان مسلمان به دینشان و عقیدهی اسلامی ربط میدهند، و این دو را لازم و ملزوم همدیگر میدانند. و در تاریخ اسلامی ما در دورههای مختلف نمونههای درخشانی از زنان بزرگی وجود دارد، که کوشش و مجاهدتشان در راه تربیت فرزندانشان بود، بهگونهای که بزرگان و پیشگامانی را تحویل امت اسلامی دادند که باعث عزت و افتخار امت بودهاند.
در اینجا نمونههایی برایتان ذکر میشود:
۱- خنساء بنت عمرو-رضی الله عنها-: قبل از معرکهی قادسیه کبری، وقتیکه مسلمانان سربازگیری میکردند و آنان را برای مقابله با لشکر فارس آماده مینمودند، خنساء شروع کرد به تشویق کردن چهار فرزند خود برای شرکت در جهاد! وقتی که جنگ درگرفت، خنساء اخبار فرزندانش و مجاهدین را دنبال میکرد تا اینکه روزی خبر شهادت فرزندانش را برایش آوردند؛ او گفت: الحمد لله الذي شرّفني بقتلهم، وأرجو من ربي أن يجمعني بهم في مُستقرِ رحمته. «سپاس خدای را سزاست که مرا با کشته شدن آنها (فرزندانم) مشرف ساخت، و از بارگاه پروردگارم میخواهم تا من را با آنها در رحمت جاودان خویش جمع کند».
۲- مادر امام سفیانثوری -رحمهاالله-: سفیان ثوری که امیرالمومنینفیالحدیث است در پشت خود مادری صالح دارد که تربیت او را به عهده گرفته بود و او درواقع ثمرهی زحمات مادرش است، مادری که بر او انفاق میکرد! امام سفیان ثوری میفرماید: وقتی خواستم تا علم بیاموزم، گفتم: یا رب، برای من کسب رزق و روزی ضروری است، در حالیکه علم را در حال ضایع شدن میبینم، باز گفتم: خود را برای طلب آن (علم) فارغ میکنم، در حالیکه از الله متعال کفایت را درخواست نمودهام؛ پس الله متعال دعای او را استجابت کرد و کفایتش را در مقرر کردن مادرش قرار داد، مادری که به او میگفت: ای فرزندم، علم را حاصل بکن و طالبالعلم باش در حالیکه من تو را با ریسندگی کفایت میکنم.
۳- مادر امام شافعی -رحمهاالله-: وقتی که پدر امام شافعی وفات یافت، وفای مادرش بر این بود تا از فرزندش محمدبنادریس شافعی امام بسازد، پس او را از غزه به مکه آورد و آنجا قرآن را در حالیکه تنها هفتسال داشت آموخت سپس او را به صحرا و بادیه فرستاد تا زبان عربی را به صورت فصیح بیاموزد، بعد از آن او را اسبسواری و تیراندازی آموخت، سپس او را بسوی امامان آن دوره فرستاد و امام مالک رحمهالله به او در حالی که 15سال بیش نداشت، اجازهی فتوی داد.
۴- مادر عبدالرحمنناصر -رحمهاالله-: خلیفهی اموی عبدالرحمنناصر که بر آندلس حکم کرد و خلافت اموی را در آنجا زنده نمود، سپس معرکهها، جنگها و حماسههایی در مقابل اروپائیان آفرید، و قرطبه در زمان او مقر خلافتش گشت و از آنجا بر امرا و حاکمان اروپا فرمانروایی میکرد و گوهر گمشدهی خود را در مراکز علمی قرطبه میافتند. راز اینها همگی در کسی که او را تربیت کرده بود، نهفته است؛ عبدالرحمن یتیم بزرگ شد، و مادرش تربیت او را به عهده گرفت و عبدالرحمن را حمایت مالی نمود تا وقتی که بعنوان بزرگترین خلفای مسلمان در تمام اروپا قرار گرفت.
۵- مادر محمد فاتح -رحمهاالله-: مادر سلطان محمد فاتح، او را هنگام صبح میگرفت در حالیکه کودکی بیش نبود و او را به بیرون میبرد، تا دیوارهای مستحکم قسطنطنیه را به او نشان دهد، و برایش میگفت: تو ای محمد این دیوارها را فتح خواهی کرد، نام تو محمد است همانطور که رسولخدا (ﷺ) فرمودهاند.
و محمد کوچک میگفت: چطور ای مادرم این شهر به این بزرگی را فتح میکنم؟! مادرش به او میگفت: با قرآن، سلطان، سلاح و محبت مردم. - منبع : سایت "قصةالاسلام"