2022-06-18 14:03:47
صورتهای مختلف پروپاگاندا
قسمت سوم و پایانی
نویسنده: میرا ساتیروویچ
ترجمه از موسسه ترویج جامعه باز
نظریههای جدید پروپاگاندا بر نقش عمیق بازتاب رسانهای بر شکلدهی افکار عمومی تاکید میکنند. با وجود اینکه تصریح میکنند که این اثرات یک سویه نیستند، الگوهای بارنمایی به صورت پیوسته روحیات، دریافت و افکار ما را در جهات قابل پیشبینی شکل میدهند. این اثرات توسط تکنیکهای پیشرفته ”ترغیب جمعی” به دست میآیند و بر حوزههای مختلف افکار عمومی اثر میگذارند. تهیهکنندگان رسانهای از این تکنینکها استقفاده میکنند تا محتوای تولیدی را به مخاطب بفروشند؛ یعنی همان گونه که مدیران انتخاباتی از آنها استفاده میکنند تا کاندیداهای خود را به رایدهندگان بفروشند.
با پیشرفت فناوری رسانهای، پروپاگاندا حتی قویتر نیز میشود. فناوریهای جدید در حقیقت میتوانند ما را در برابر پروپاگاندا آسیبپذیرتر کنند بویژه از طریق ایجاد این توهم که ما صاحب کنترل و آزادی هستیم. در همان حالی که اینترنت باعث حس توانایی در ما میشود، دادههای مجازی درباره چیزهایی که دوست داریم یا معمولا میخریم نیز جمعآوری میشود تا پروفایلی برای استفاده از نیازها و خواستهای فرد در جهت اهداف پروپاگاندا ایجاد شود. اینترنت همچنین با دوسویه و گشوده بودنش گفتمان عمومی را دموکراتیزه کرد اما محدودیت بر انتشار اطلاعات تاییدنشده و غیرقابل اطمینان را نیز برداشت. تحقیقات نشان دادهاند که افراد در جامعه کمتر و کمتر از رسانهها میآموزند به رغم اینکه سطح علاقهشان به مسائل عمومی یکسان میماند. تحلیل پروپاگاندا و ارتباط میان انواع ارتباطات جهتدار و پاسخ مخاطبان به آن میتواند کمک کند که این معما را حل کنیم که چرا سطح بالای تحصیلات مردم و دسترسی راحت به رسانههای جمعی نتوانستهاند شهروندانی مطلعتر و دموکراسیای قویتر بسازند.
پروپاگاندا یک مفهوم چندوجهی است که آن را میتوان از چندین منظر بررسی کرد: فردی، اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی. هر رویکرد به پروپاگاندا معنی خاصی میدهد اما در اساس پروپاگاندا مفهومی برآمده از ارتباطات است. توزیع پیامهای غیردقیق بیانگر سادهترین شکل پروپاگانداست اما ظرایف آن، من جمله تحریف و ترغیب به صورتی پیچیده است که آن را واقعاً خطرناک میکند. بنیاد ”کارین و فولک داورینگ” مسیر تحلیل پیام/محتوای لسول و داورینگ را ادامه میدهند تا راهحلهای جدیدی طراحی کنند که بتوان ارتباطات جهتدار و معانی پنهان در محیط رسانهای را تشخیص داد.
کارین داورینگ مینویسد که کلید فهم تاثیر پروپاگاندا در درک رابطه بین نمادها در یک پیام و ارزشهای مشترک در یک جامعه است. هنگامی که این ارتباط با قدرت به دست بیاید، افکار عمومی در برابر پروپاگاندا بیدفاع میشود چون دیگر قادر به تشخیص آن نیست. این بنیاد به پژوهش در این زمینه کمک خواهد کرد تا بتوان آشکارا ارتباط این نمادها با واکنش عمومی را درک کرد و اعمال قدرت بدین صورت در یک نظم احتماعی مستقر را توضیح داد.
پروپاگاندا یک پدیده جهانی ست و فقط محدود به دوران جنگ یا کشور خاصی نیست. با این وجود هنوز کاملاً مشخص نیست که دانش ما درباره پروپاگاندا قابل تعمیم به “ارتباطات جهانی” هم هست یا خیر. حتی دقیق نمیدانیم که مکانیسمهای پروپاگاندا در جاهای دیگر هم یکسان عمل میکنند. حمایت بنیاد از تحلیل مفهوم “ترغیب” در سطح جهانی باعث میشود تا الگوهای اصلی پروپاگاندا را کشف کنیم. الگوهایی که معمولاً تنها در یک کشور مورد غفلت واقع میشوند. مطالعه بینالمللی، لازمه مطالعه تطبیقی است که خود میتواند نشان دهد که چگونه پروپاگاندا در نظامهای سیاسی مختلف، مورد استفاده قرار میگیرد. اینها همه نظریه پروپاگاندا را غنا خواهند بخشید و به تقویت ارتباطات جهانی کمک خواهند رساند.
#پروپاگاندا
@aposiran
105 views11:03