بعده درس خرداد شاد کردی قلبم با تیر ماه نگفتی می خوان بزنن قلب | Nili Tavakolii
بعده درس خرداد شاد کردی قلبم با تیر ماه نگفتی می خوان بزنن قلبم با تیر ما کلی خودمون تووی شخصیت ها جا زدیم گفتی تو چوپان دروغگو حکم گله رو داریم نگفتی نگفتی ایکاش میگفتی اما ما نفهمیدیم تو داشتی انگار می گفتی نگاهت آروم بود ته چشات حرفی بود ما نفهمیدیم تو داشتی انگار میگفتی سوال می کردم گفتی کتک میخوای حتماً زمین خوردم کمک خواستم گفتی کمک میاد بعداا تفنگ بازی کردم تو هیچی بهم نگفتی نگفتی قراره روزی تفنگ بیاد سمتم بهم جرعت دادی تو دادی بال به من از قصد گفتی مخت تو سرت و کار بزن حتما حرف زدن یادم دادی خاک پاتم مش کریم نگفتی قراره روزی لال بشم ازترس پاشو چرا خوابی بزن قدم تووی ایوون مش کریم من دیدم کلی جسد توی میدون گفتی یه دنیا سلول تو بدن هر آدمه اما من دیدم یه دنیا بدن توی سلول حس میکنم تنهام دیگه با ما ردپات نیست مش کریم بلند شو حالا وقته خواب نیست پیره مرد چیشده چرا تو داغونی بلندشو داد بزن چرا انقد آرومی بوته های باغچه ها دیگه خشک شدن پاشو داد بزن بگو منتظر بارونی