با رسیدن این ویدئو به دستم، خاطره ای از این شب شعر، که بعد از | Arash khodakhah آرش خداخواه
با رسیدن این ویدئو به دستم، خاطره ای از این شب شعر، که بعد از سالها در خاطرم مانده زنده شد. مصاحبت و هم نشینی با یکی از پنج ستاره ی ماندگار مرد در تاریخ سینمای ایران که مرور و یادآوریش همچنان بعداز سالها برایم منقلب کننده است. تواضع و فروتنی انسانی آزادمنش و شریف با ردپایی به آن بزرگی در تاریخ سینما، تلویزیون و تئاتر ایران، با ساختن حافظه ی جمعی میلیون ها ایرانی و تاثیرگذاری حتا در فرهنگ یک مملکت، آنچنان خاکی و متواضع بود که بلادرنگ وسط آن مجلس به خودم نهیب زدم ای دل غافل..!!! ما کجای این ماجرا ایستاده ایم؟ چقدر در ذات آن آدم اصل انسانیت مهم تر و حیاتی تر از هر چیز دیگری بود. ناخودآگاه او را با بعضی از اساتید هنری شهرستانی که در آن زندگی میکنم مقایسه کردم که در سطحی بسیار نازل تر و پایین تر از او در حال فعالیت هنری هستند و چه بیاخلاقی هایی که انجام نمی دهند برای بقاع در چرخه یفعالیت هنریشان. همان هایی که ادعاهایشان سر به آسمان می رود. در همین فضای مجازی می توان پوچی و زوالشان را روانشناسی و واکاوی کرد و متوجه ی آن شد. نمی دانند در ذهن کوچکشان خود را چگونه ساخته اند که انقدر غره به خویش و مغرور شده اند از هیچ. همان عاشقان استاد شنیدن از هنرجوهایشان (شما بخوانید طعمه هایشان) که به هر قیمت و بی اخلاقی ای فقط میخواهند بدوشند آن هارا. خروجی و لذت آن شب ها و درس گرفتن از کلمه به کلمه ی صحبت های محمدعلی کشاورز برای من بیشتر از بودن در یک شب شعر بود. آموختم اصل انسان بودن مهم تر از هنر و هر چیزدیگری ست در زندگی. هنر یک شوخی بیش نیست در برابر خوببودن و تلاش برای رد پای خوب به جای گذاشتن ازخود. با تشکر ازحنانه پیرانی برای تهیه و ارسال این ویدئو. ترانه ی این چندثانیه بخشی از کار دوست عزیزم نوید استاک است که آن را به نمایندگی ازاو درشبی که غایب بود خواندمش.