Get Mystery Box with random crypto!

معانی مختلف فعل lay معنی اول این فعل' گذاشتن' put است. مثل | Araz English Academy

معانی مختلف فعل lay


معنی اول این فعل" گذاشتن" put است. مثل چیزی را در جایی گذاشتن، گذشته این فعل نیز laid می باشد.

Past tense and past participle: laid
مثال: لطفا اون لیوان رو بزار روی میز.
Please lay the glass on the table.

مثال: او دستش رو گذاشت روی شانه من.
He laid his hand on my shoulder.


معنی دوم این فعل تخم گذاشتن است.(برای پرندگان مانند مرغ)
مثال: مرغها در بهار تخم می‌گذارند.
Hens lay eggs in Spring.

مثال: اون پرنده روی پشت بام تخم گذاشت.
That bird laid eggs on the roof.



@ArazEnglishAcademy