Get Mystery Box with random crypto!

فائق آمدن (بر مشکل جسمی یا عاطفی و غیره) to get over مثال: | Araz English Academy

فائق آمدن (بر مشکل جسمی یا عاطفی و غیره)
to get over

مثال: تونستی اون شرایط (به هم خوردن رابطه ) رو پشت سر بگذاری؟
Could you get over the breakup?

مثال: او هنوز نتوانسته با مرگ دوستش کنار بیاد.
She hasn't been able to get over her friend's death.

مثال: او از بیماری به حالت عادی برگشته(خودشو جمع و جور کرده و خوبه حالش)
He got over his disease.

@ArazEnglishAcademy