Get Mystery Box with random crypto!

حکایتی از گلستان سعدي پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری اش | اردبیل

<<بسم الله الرحمن الرحیم >>

حکایتی از گلستان سعدي

پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری اشارت کرد، بیچاره در آن حالت نومیدی ملک را دشنام دادن گرفت. که گفته اند: هر که دست از جان بشوید هرچه درد دل دارد بگوید.

ملک پرسید چه می گوید؟ یکی از وزرای نیک محضر گفت: ای خداوند همی گوید: و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس. ( پرهیزگاران آنهایی هستند که خشم خود را فرو میبرند و از خطای مردم در می گذرند

ملک را رحمت آمد و از سر خون او در گذشت.

وزیر دیگر که ضدّ او بود گفت‌: ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان، جز به راستی سخن گفتن. این، ملک را دشنام داد و ناسزا گفت.

ملک روی از این سخن در هم آورد و گفت‌: آن دروغ وی پسندیده تر آمد مرا زین راست که تو گفتی.

که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی. و خردمندان گفته اند: دروغ مصلحت آمیز به که راستی فتنه انگیز.

هر که شاه آن کند که او گوید
حیف باشد که جز نکو گوید

ارادتمند مصلحت اندیشان و مصلحت گویان
محمد رضا سرداری سیار

داوطلب ششمین دوره ی شورای اسلامی شهر اردبیل

۱۴۰۰/۰۲/۰۶


#كانال_محمدرضا_سرداری

@mrsardari