Get Mystery Box with random crypto!

ادیسون به خانه بازگشت و یادداشتی به مادرش داد، گفت: این را معل | آرزوهای زیبا

ادیسون به خانه بازگشت
و یادداشتی به مادرش داد، گفت:
این را معلم داد و گفت فقط مادرت بخواند، مادر در حالی که اشک در چشم داشت برای کودکش خواند:
فرزند شما یک نابغه است و این مدرسه برای او کوچک است؛ آموزش او را خود بر عهده بگیرید!

سالها گذشت، مادرش درگذشت
روزی ادیسون که اکنون
بزرگترین مخترع قرن بود
در گنجه خانه، خاطراتش را مرور میکرد که برگه ای در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد!
آن را درآورده و خواند، نوشته بود:
کودک شما کودن است
از فردا او را به مدرسه راه نمیدهیم!


ادیسون ساعت ها گریست
و در خاطراتش نوشت:
توماس ادیسون کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان نابغه شد.

♡ @arezohayeziba ♡