میز کارم غبار گرفته است رختهای روی هم ریخته را نشستهام رویاه | ارغوان
میز کارم غبار گرفته است رختهای روی هم ریخته را نشستهام رویاهای بیمورد آب و ماه و ستاره به جایی نمیرسند، شب همان شب و روز همان روز و هنوز هم همان هنوز
من بدهکارِ هزار سالهی بارانم، آیا کسی لیوان آبی دستِ من خواهد داد؟