سرانگشتانات شکوفه میدهند تا من ببویمشان و دستهایت به لبها | ارغوان
سرانگشتانات شکوفه میدهند تا من ببویمشان و دستهایت به لبهایم آب تا زنده بمانم چون مادری به کودکِ خویش. آه انگشتانات آنها حتی قلبِ مرا شخم زدهاند و اکنون قلبی سوختهام آنگاه که تو حجمِ خالیِ آغوشام را پر میکنی قلبی سوخته در کوزهی آبی که تو مینوشانیام.