آخوند سلیمانی چرا کشته شد؟ ساعت ده و نیم صبح ، نامبرده به ه | #زن زندگی آزادی
آخوند سلیمانی چرا کشته شد؟
ساعت ده و نیم صبح ، نامبرده به همراه شوهر دخترش به بانک ملی مرکزی بابلسر ، واقع در میدان شهربانی سابق رفته و درخواست سه میلیارد و چهارصد میلیون پول نقد بصورت تراول درشت می‌کند...
رئیس بانک اعلام می‌کند که این مقدار چک پول ، موجود ، نداریم و باید از بابل و ساری درخواست کنیم و احتمالا فردا بتوانیم چنین پولی را آماده کنیم
آخوند سلیمانی عصبانی می‌شود و شروع به تهدید رئیس و پرسنل بانک کرده و فریاد می‌زند : من اینجا نزدیک چهارصد و بیست میلیارد تومان پول دارم ، چطور نمیتوانم یک بخش آنرا نقدا دریافت کنم ؟؟
سروان حبیبی بازنشسته نیروی انتظامی، که در شرکت انتظام بصورت قراردادی، شغل دوم دارد و در بخش نگهبانی و خدمات کار می‌کند با شنیدن این حرفها به همکارش ، قلی تبار می‌گوید، من دیشب پول خرید یک شانه تخم مرغ را نداشتم و چند دانه تخم مرغ خریدم با اینکه پسرم و عروسم میهمان من بودند
و این آخوند، فقط اینجا ۴۲۰ میلیارد تومان پول دارد ؟؟
دقایقی بعد صدای چند گلوله شنیده شد و آخوند سلیمانی به راحتی کشته شد..
اگر اين روايت درست باشد سر نوشت اين ضارب هر چه باشد روزی بدون ترديد میدانی. خیابانی را به نام او خواهند زد دور نخواهد بود که تندیسی از او درگذر شهر نصب گردد.... واکنش مردم را باید نوعی رفراندوم دانست رفراندوم فقط حضور در همه پرسی نیست حاکمیت باید از هر نوع رفتار مردم جامعه درس لازم را برای به روز رسانی خود انجام دهد...... راوی این روایت هر که باشد باهر دیدگاهی این اتفاق نشان از فاصله بسیار و نفرت جامعه نسبت به قشر روحانی و نظام دارد که همه این فقر و فلاکت و سياهی را از وجود آنها می بیند و می داند....حال هرچه می خواهید از تریبون ها از مردم همیشه در صحنه و بدون تحلیل داد سخن داشته باشید....
