Get Mystery Box with random crypto!

رهگذر شاخه نوری كه به لب داشت به تاريكی شن ها بخشيد و به انگش | ۞ جان شیفته ۞

رهگذر شاخه نوری كه به لب داشت

به تاريكی شن ها بخشيد و به انگشت

نشان داد سپيداری و گفت

نرسيده به درخت

كوچه باغی است كه از خواب خدا

سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است

ميروی تا ته آن كوچه

كه از پشت بلوغ سر به در می آرد

پس به سمت گل تنهايی می پيچی

دو قدم مانده به گل

پای فواره جاويد اساطير زمين می ماني

و تو را ترسی شفاف فرا می گيرد

در صمیمیت سیال فضا، خش‌خشی می‌شنوی:

كودكی می بينی

رفته از كاج بلندی بالا

جوجه بردارد از لانه نور

و از او می پرسی

خانه دوست كجاست.

#خانه_دوست
#مولازاده آقای #دکتر_رضا_تابنده
#سهراب_سپهری