Get Mystery Box with random crypto!

آریاویست

لوگوی کانال تلگرام aryavist — آریاویست آ
لوگوی کانال تلگرام aryavist — آریاویست
آدرس کانال: @aryavist
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 35
توضیحات از کانال

پژوهشکده‌زبان‌و‌فرهنگ‌آریایی
مانه برداری(کپی)بدون پیوستهای زیرنویسی(ضمیمه) مبایسته(ممنوع)می باشد.
نویسنده و پژوهشگر: فرشاد فرهریز / زنده دل
@mazdyassn
🅰 سایت آگاهی ایرانیان/آریاویست

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-01-07 20:53:17 اسطوره یا تاریخ؟ وجه تاریخی شاهنامه (بخش چهارم)

ایران و توران

یکی از مهمترین سهل انگاریهای مصححان پیشین آن بوده که میان ترکان و تورانیان در شاهنامه جدائی نگذارده‌اند. برای نمونه، در شاهنامة دکتر خالقی مطلق، هنگام بخش کردن فریدون سرزمینش را میان پسران:

دگر تور را داد توران زمین
وَرا کرد سالار «ترکان» و چین ...

می‌بینیم که سخن ناگهان از توران به ترکان می‌چرخد و تور در سرزمین توران، سالار ترکان می‌شود. در جای دیگر، هنگامی که ایرانیان با شگفتی سهراب را وصف می‌کنند:

وُ زان جایگه رفت نزدیک شاه
ز «ترکان» سخن گفت و ز بزمگاه
ز سهراب و ز برز بالای او
ز بازوی و کتف و بر و پای او
که هرگز ز «ترکان» چنو کس نخاست
بکردار سَروَست بالاش راست

روشن است که سهراب از تورانیان بوده است، اما در کار بزرگ دکتر خالقی مطلق نیز در شمار ترکان آمده است و این اشتباه بس بزرگ، هم در اثر ایشان و هم در تصحیحهای دیگر شاهنامه بارها تکرار شده است.
نخست باید گفت که بنا بر شاهنامه، تورانیان از تخمة تور، فرزند فریدون، و خویشِ ایرانیان بوده‌اند. تور در اوستا به گونة توئیریَ tūīria آمده است به معنای پسرعمو. بنابراین، حتی اگر شاهنامه را تاریخ ندانیم و تورانیان را افسانة محض بشماریم، باز هم آوردن لفظ «تُرک» برای سهراب و تورانیان نادرست است. ازسوی دیگر، هیچ کس در جهان نیست که ترکان را با ایرانیان همنژاد بشمارد. پس، از هر روی که بنگریم، لفظ «ترک» برای تورانیان نادرست است. داستانهای شاهنامه قدمت چندهزارساله دارد و ترکان، تیره‌ای از نژاد زرد بودند که در آن زمانهای دور هنوز در پهنة بالای ایران پیدا نشده بودند و هیچ پیوستگی با نژاد ایرانی ندارند و گویا اندک اندک از شمال چین به این سو آمدند. نامهای تورانیان نیز نامهائی ایرانی است و ترکی نیست. از آن جمله است «سهراب» که واژه‌ای ایرانی است و «سُهر» یعنی قرمز، و در نام شهر «سُهرورد» باقی است؛ و «پیلسَم»، که بنا بر داوری شاهنامه، معنایش می‌شود «سهمناک چون پیل»: هنگامی که پیلسم از افراسیاب باره و جوشن و گرز و تِیغ می‌خواهد تا با رستم نبرد کند:

چو بشنید پیران، غمین گشت سخت
بیامد برِ شاه خورشیدبخت
بدو گفت کـ : ”این مرد بُرنا و تیز
همی بر تن خویش دارد ستیز
«همی در گمان افتد از نام خویش»
نیندیشد از کار و فرجام خویش
گر او با تهمتن نبرد آورد
سر خویش را زیر گَرد آورد“

و قرائنی از این قبیل، پیوند خویشی میان توران و ایران را نشان می‌دهد. در زیر آئین مَی نوشی نیز نشانه‌ای از همانندی برخی آداب ایران و توران را آوردیم.
هنگامی که کاموس کُشانی از سوی تورانیان به رزم رستم می‌آید، گرزی با سر گاو در دست دارد:

سپهبد، سرافراز، کاموس بود
که با لشکر و پیل و با کوس بود
همی برخروشید چون پیل مست
یکی «گرزة گاوپیکر» به دست

این همان «گرز گاوسَر» است که فریدون به انتقام گاو بَرمایه، با صورت گاو ساخت تا با ضحاک بجنگد؛ و این گرز در دست کاموس، نشان می‌دهد که کاموس، ایرانی و از نژاد فریدون است.
دیگر آن که، در خود شاهنامه، گواههائی هست که نادرستی واژة ترک را نشان می‌دهد. از جمله، در نخستین نبرد رستم و افراسیاب، وقتی که از بخت خوش افراسیاب، کمند رستم پاره می‌شود و افراسیاب و تورانیان می‌گریزند، در همة نسخه‌ها این بیت آمده است:

برفتند «ترکان» ز پیش مغان
کشیدند لشکر سوی دامغان

بی گفتگوست که افراسیاب، سردار و سالار تورانیان است، فرزند پشنگ، از نژاد فریدون، و نمی‌تواند سالار ترکان باشد. بنداری (مترجم شاهنامه به زبان عربی در اوایل قرن هفتم هجری، که قدیمیترین دستنویس شاهنامه را در اختیار داشته است) در ترجمة بیت بالا می‌گوید ”اعیان التورانیة“. ترجمة بنداری آشکارا نشان می‌دهد که در نسخه‌ای که وی در دست داشته، واژة «تورانیان» بوده است.

114 views17:53
باز کردن / نظر دهید
2021-11-17 01:04:42 #farshadfarahriz
گمان های بی پایه ای که آگیر(باعث) شده تا اکدیان و آشوریان که همنژاد تازیان بودند را به این نام ها بشناسیم از آن روی است که آنان برای زمانی(نه برای نشیمنگاه همیشگی) در سرزمینهای آریایی نشین آگاده(اکد akkad) و آثورا (سوریه ی کنونی'آشور') و بابل/بابیر/بئیوری سرازیر شده، یورش آورده و جای گزیده بودند و با ستم بر بومیان آنجا فرمانروایی کردند؛
آنان نخستین بار از شهرهای اکد و آشور برای جنگ با دیگرشهرهای آریایی می پرداختند که پسین ها ایرانیان برآنها پیروز شده و آنان را بیرون راندند.
-مردمانی که امروزه با نام اکدی و آشوری و بابلی شناخته می شوند همتبار تازیان بودند که از سرزمین های یمن و حجاز (شبه جزیره عربستان) به سوی ایران بزرگ روانه شده و همواره در جنگ با ایرانیان بودند و از فرهنگ و زبان آریایی بهره می بردند.
-نام آشوری که در نسک های امروزه نیز می بینیم هیچ نام درستی بر تبارِ آن تازیان نیست چه بسا آشوریانی که امروزه ما آنان را آشوری می دانیم از سرزمین های تازی(عربستان) برخاستند و به تازش در ایران پرداختند، از آن رو که پس از جنگ های پیاپی در شهر ایرانیِ آسورا بیشتر بماندند و یورش های خود را از آنجا به سرزمین های ایلام و بابل انجام دادند و به دستبرد و ویرانی پرداختند، امروزه با گمانی نادرست آنان را با نام آشوری می شناسند.

✾مردمانی را که پژوهشگرانِ امروز، با نام بابلی و آشوری و اکدی و بین النهرینی می شناسند در هیچ روی باشندگان بومی آنجا نبودند که تنها نامی ست که سست دانشان آنان را بار دفترها کرده اند و راهی بیراهه را می پیمایند.
چگونه میشود مردمانی دَدوار و بی فرهنگ از سرزمینی دیگر این سرزمین را با خونریزی به فرمانروایی گرفته باشند و در زیستگاه نخستینشان نشانی از فرهنگ و شارینگی(تمدن) نباشد ولی به گفته ی سست دانشان این مردم سرامد شهرنشینی و فرهنگ بوده باشند؛
همانگونه ترکانی که به توران سکایی تاختند و در سرزمین و جایگاهشان بماندند را پسان تورانی خواندند.
#دشسوبری_بیگانگان
@AryaVist
145 viewsedited  22:04
باز کردن / نظر دهید
2021-08-21 19:05:27 #farshadfarahriz
اندر روایی اسلام و آنچه در ذهن ها افکنده است!
آیا اسلام نام یک دین است؟ مسلمان کیست؟
میتوان با کمی جستجو در نسک های دیرین اربی که بیشتر بدست نویسندگان ارب و ایرانی که در آن دوره می زیستند نوشته شده است؛
در پاسخی بُنیک دریابیم که هیچ دینی با نام "اسلام" درستی ندارد؛ اسلام تنها یک آیین(مذهب) ساختگی یا یک رایه(تفکر) با شاخه های شیعه و سنی برای دشسود از ورجهای دینی(تقدسات الهی) برای رسیدن به آماج های پلیدِ دشمنانِ دین است.
واژه ی دین به تنهایی در چمار، وجدان و آنچه انسان را به مبارزه با بدی ها می رواند و دیندار به چم خداپرست و ستاینده ی آفریدگار و هم باانسانیت و با وجدان است، پس دین نمیتواند هرگز راه و آیین بدی باشد.
آنگونه که از نسکها درباره محمدپیامبر آمده، محمد را پیرو پیامبران پیشین و آخرین پیام آور دین بهی(حنیف) و یکتاپرستی برای ارب ها(اعراب) نشان می دهد ولی همواره کسانی بودند که برای رسیدن به خواسته های اهریمنانه به دنبال راهی برای دشسود از دین پیامبر بودند؛ اسلام همان راهی بود که جدا از دین محمد ولی بنام محمد برای دشسود از مردم نادان و همچنین دستیازی به سرزمین های دیگر ساخته شده بود.
و مسلمان به کسی گفته میشد که به این آیین تن داده باشد
، کم کم این نادرستی رواج یافت و اسلام نامِ دین برخود گرفت.
ایرانیانی که به اسلام تن  می دادند از ترس جان خویش و خویشاوندانشان به زبان مسلمان ولی به کردار همچنان بهدین یا زرتشتی بودند که این رفتار خشم ارب ها و مسلمانان را بر می انگیخت.

-نخستین پیامبر که آورنده ی دین بهی (حنیف) شناخته شده است ابراهیمِ زرتشت نیای محمد بود، محمد نیز خود را پیامبر دین بهی نشان داده است.
#دانستنیهای_تاریخی
#دشسوبری_بیگانگان
@AryaVist
183 viewsedited  16:05
باز کردن / نظر دهید
2020-11-20 17:40:41 #farshadfarahriz
واژه حاجی که امروزه در زبان پارسی به بزرگان و سالمندان بیشتر گفته می شود؛ تازی گردیده ی واژه ی 'خواجه' پارسی است، و هیچ وابستی با حج در تازی ندارد؛
آنگونه که رخِ واژه می نماید، میتوان برداشت کرد که واژه خواجه گویا یک پاژنام یا نامواژه از زبانهای دِهیک(محلی) ایرانی است، به چم سرورمقام ، بزرگ پایه، شاهوار، شاه پایه، بالاجایگاه؛ برگرفته از واژه ی خوتایگ و خدایک پهلوی که در زبانهای دیگر آریایی همچون کوردی به دیس خوایک یا خواگ یا خواج در می آید با واگوییِ خُـوـآک xwَak که با بازگشت به پارسی به دیس خواج با واگویی خـآج xَaj در آمده است.
#ریشه_یابی_واژگان
@AryaVist
419 views14:40
باز کردن / نظر دهید
2020-11-14 09:39:05
382 views06:39
باز کردن / نظر دهید
2020-11-12 21:36:33
360 views18:36
باز کردن / نظر دهید
2020-11-12 19:30:51
304 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2020-11-12 19:30:32
282 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2020-11-12 19:27:52
262 views16:27
باز کردن / نظر دهید