2022-02-22 22:52:12
#زبانحال_حضرت_رباب
ای طایر قدوسی ، لاهوت پر مادر
با جلوه قدوسی ، رفتی ز بر مادر
ای نوثمر مادر- رخشان گهر مادر
لاهوت پر مادر- یاقوت تر مادر
از کنگره لاهوت ، روحت به تماشا رفت
لختی به جمادی ماند ، ایوای سوی ماءوا رفت
از نفس و حیات و نطق ، هی پر زد و بالا رفت
از دوش پدر بگذشت ، هم از نظر مادر
دوشینه به مهد ناز ، هی یاحق و هو گفتی
از همهمه با دادار ، اسرار مگو گفتی
از حال زبان حال ، خشکی گلو گفتی
خونابه روان کردی ، از چشم تر مادر
لعل لب بی آبت ، همرنگ زبرجد شد
وآن گوهر حلقومت ، همرنگ به بسد شد
ز الماس خدنگت چاک ، لولوء ممرد شد
شد شاخه مروارید ، یاقوت تر مادر
جانا که تو را آموخت ، قونداقه کنی پاره
وانگه به سوی مقتل ، رفتی تو ز گهواره
تا خون دلت جو شد ، از حلق چو فواره
فواره خون سازد جیحون بصر مادر
ای از دو جهان جسته ، با کار قضا چونی؟
ای نوگل نورسته ، با خار جفا چونی؟
ای بلبل پر بسته ، با آه و نوا چونی؟
تا گردن تو کج شد ، خم شد کمر مادر
اندر قفس مهدت ، جانت به ودیعت بود
قربانی شش ماهه ، این ذبح شریعت بود
از حرمله مکار ، این کار خدیعت بود
حلقت به نظر آورد ، زد بر جگر مادر
ای طوطی شکرجو ، تنگ شکرت این جاست
ای قمری حق حق گو ، جاه و وکرت این جاست
جانا به ( #طلوعی) گو ، مزد و ثمرت این جاست
شو واسطه فیضش از دادگر مادر.
#اصــغریه_اعــظم_تبریــز
@asgharieazametabriz
213 views( __ ), 19:52