2021-10-30 12:40:13
جلسهای که "جلسه" نیست (لحظهای نمادین برای علوماجتماعی رهاییبخش ایران)
در نهاد علم، جلسات کممحتوا یا خالی از درد و دغدغه کم نیستند. اما گاهی، برخی جلسههای علمی، خودشان نشانهای از تغییرند. تغییرات ِ با برکت. روندهای امیدبخش. گامهای رو به جلو.
عباس کاظمی برای اهالی علوماجتماعی چنان شناختهشده است که نیازی به معرفی ندارد؛ پژوهشهای خلاقانه و معطوف به مسائل اینجایی و اکنونی ما.
اصغر ایزدی جیران را سالهاست که با فاصله، اما میشناسم. از آن پدیدههای کمیابی در نهاد علوم اجتماعی ایران که دانش و دانشگاه و پژوهش برایش همواره ابزار ِ ادای دین و پرده برانداختن از موقعیت رنجآور حاشیهایها و مستضعفین بودهاست. یادم نمیرود که نخستین بار، عبارت خلاقانه و دقیق «انسانشناسی رنج» را جلوی نام او در علاقمندیهای پژوهشیاش در دانشگاه تهران دیدم.
اشتراک حیات علمی این دو چهره، در صدا دادن به درد و رنج جامعه بودهاست. در تریبون بخشیدن به بیتریبونها. بیصداها. سایهها. این جلسه برای من، در واقع همنشینی سادهی این دو چهره نیست: تقاطع دو پروژهی طولانی مدت علمی است که هر دو، متعهدانه، سالهاست که صدای جامعهاند. و نمادینتر، اشتراک تجربههای شخصی این دو چهره از طرد از دانشگاه و نهادهای رسمی است: هزینههایی که برای ماندن در کنار جامعه پرداختهاند.
و چه زیباتر و نمادینتر، که این جلسه در سرزمینی برگزار میشود که تا چشم کار میکند، خاستگاه رنج بودهاست و سرشار از داستانهای ناگفته و خاموش ِ درد و نادیدهانگاشتهشدن: کردستان عزیز و مظلوم.
و چقدر تشنهی چنین رخدادهایی هستیم: هجرت از هیاهوی کممعنای روابط اداری و رقابتهای پوچ دانشگاهی به سوی جامعه. هجرت از مرکز ِ توهمآور ِ روابط و کشور و سرمایه به سوی حاشیههای مستعد و منتظر و قدرنادیده.
این جلسه، تنها یک جلسه عادی و معمولی علمی نیست؛ لحظه تقاطع دو پروژه رهاییبخش علوم اجتماعی ایران است. از آن لحظههایی که به علوم اجتماعی ایران و آنچه کردهایم، افتخار میکنم. از آن موقعیتهایی که در برابر پرسش «علوماجتماعی برای ایران چه کردهاست؟» پاسخی دارم.
به امید تکرار این تقاطع مبارک، این بار در جایی و موضوعی دیگر: جایی که همنشینی پروژههای رنجمحور و متعهدانه، دستهای ما را در هم گره بزند: این رنج مشترک، هرگز جدا جدا...
@raahiane
ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه
#روشنا|#جامعهشناسی|#ما
667 views09:40