@asharparsi دستهای سودازده ی باران می بَرَد مرا به دشتِ | شعر 🍁 شور 🍁 عشق
@asharparsi
دستهای سودازده ی باران می بَرَد مرا به دشتِ آرزوها جائیکه چکامه ی دلدادگی آرمیده در بستر نفس کاش چشمانت می فهمیدند حرف دل را به شبستان تنهایی ام قدم می گذاشتی از دورترین کرانه های افق خلوت پرهیزم را به آشوب می کشاندی ...