بعداز مدتها یکی از بچه های دوره کارشناسی رو دیدم بعداز کلی ت | عاشــumzـــقانه
بعداز مدتها یکی از بچه های دوره کارشناسی رو دیدم بعداز کلی تجدید خاطره گفت راستی باید منو حلال کنی، گفتم برای چی؟ گفت تو دانشگاه یه بنده خدایی از تو خوشش میومد آمارت رو گرفت، منم گفتم سرش شلوغتر از این حرفاست که درگیر رابطه بشه گفتم خب راست گفتی، حالا کی بود؟ گفت حمید ، شوهرم