Get Mystery Box with random crypto!

عاشــumzـــقانه

لوگوی کانال تلگرام asheghaneumz — عاشــumzـــقانه ع
لوگوی کانال تلگرام asheghaneumz — عاشــumzـــقانه
آدرس کانال: @asheghaneumz
دسته بندی ها: تحصیلات
زبان: فارسی
مشترکین: 727
توضیحات از کانال

جمعی از دانشجویان دانشگاه مازندران
ارسال پیام و پست ناشناس:
https://t.me/Harfmanrobot?start=240741997
کانال گفت و گو:
@alachighumz
پیج اینستا:
📷: asheghaneumz

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 53

2021-05-02 22:31:30 هر وقت کنار کشیدی
یکی دیگه شروع میکنه و جایزتو میبره
هیچ وقت دست از تلاش بر ندار
#الهیاتی
@asheghaneumz
102 views19:31
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 19:35:51
لعنت به کرونا که باعث شد این دابسمش ها از عرصه برن کنار

#میرندا

@asheghaneumz
156 views16:35
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 19:34:12 يه معلم زمین شناسی داشتيم

ميگفت خسوف خ داره. خورشيد هم خ داره. پس ميشه ماه گرفتگی

روزت مبارك

#نارتیلیپتین

@asheghaneumz
149 views16:34
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 15:59:30 ‏روز معلم رو به معلم پنجم ابتداییم که وسط کلاس بهم گفته بود پسر تو هیچ گوهی نمیشی، بابت پیش‌بینی درستش تبریک میگم.

@asheghaneumz
188 views12:59
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 15:46:11
وضعیت دخترایی که هفته اول دانشگاه با پسرا میرفتن کافه و می‌ترسیدن آشنا ببینتشون

#فلفلی
@asheghaneumz
207 views12:46
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 15:39:54 به پاس قدردانی

رسانه بدون سانسور دانشگاه مازندران قصد دارد به رسم همیشگی خود قدردان زحمتکشان دانشگاه بوده و به مناسبت هفته بزرگداشت مقام معلم نام اساتید محبوب دانشگاه را منتشر نماید.


دانشجویان محترم می توانند نام اساتید محبوب دانشکده ی خود را به ویژه اساتیدی که بیشتر همکاری و مساعدت را با دانشجویان در ایام کرونا داشته اند جهت شرکت در نظرسنجی برای رسانه بدون سانسور ارسال نمایند.


ارسال اسامی اساتید محبوب

@UMZ_Bsunsour



اخبار دانشگاه مازندران



https://t.me/joinchat/SVq7gvvexR0uopdT
138 views12:39
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 10:53:25 معین (خواننده) تعریف میکند روزی از ایران نامه ای دستم رسید که داستان زندگی یک فرد از ابادان بود ، داستان نوشته شده از این قرار بود ...
شخصی تعریف میکرد که 16 ساله بودم عاشق دختری شدم ، چنان دیوانه وار عاشق ان دختر شدم که پس از اصرار و پافشاری بسیار زیاد توانستم در همان سن پدرم را راضی کنم که به خواستگاری دختر برویم ، وقتی به خواستگاری رفتیم پدر دختر بنای مخالفت گذاشت و برای اینکه مرا از سر. باز کند اصرار داشت باید درس بخوانم و حداقل دیپلم داشته باشم ، پس از ان با جدیت درس را ادامه دادم تا دیپلم گرفتم ، بعد ان دوباره به خواستگاری رفتیم ، ولی پدر دختر گفت حتما باید به سربازی بروم و بدون داشتن کارت پایان خدمت هرگز به دخترش فکر نکنم ، در بیست سالگی به سربازی رفتم و در بیست و دوسالگی دوباره به خواستگاری رفتم ولی پدر دختر اصرار داشت که باید کار مناسب داشته باشم ، به هر حال بعد پیدا کردن کار مناسب و خواستگاری رفتن و امدن هایم و بهانه های مختلف باعث میشد که بروم و به خواسته جدید عمل کنم و دوباره بیایم ، جالب اینکه جالب اینکه در این مدت ان دختر هم به پایش نشسته بود و خواستگاران دیگر را رد میکرد ، ان شخص تعریف میکند پس از این خواستگاری رفتن ها و نا امید شدن ها بالاخره پدر دختر در 32 سالگی راضی به ازدواجمان شد و دست از بهانه های خود برداشت ، جشن بزرگی بر پا کردیم و در انتهای مراسم در حالی که خودم را خوشبخت ترین ادم روی زمین میدانستم به خانه ی خودمان رفتیم ، وقتی به خانه رسیدیم همسرم به قدری خسته شده بود بر روی مبل دراز کشید و خوابش برد ، من هم برای اینکه اذیت نشود فقط پیشانی اش را بوسیدم و در یک گوشه خوابم برد ، صبح اول وقت شاد و سرخوش از اینکه بالاخره پس از سالها معشوقه ام را در کنارم میبینم از خواب بیدار شدم و وقتی او را در خواب دیدم تصمیم گرفتم به تهیه وسایل صبحانه بپردازم ، صبحانه را تهیه کردم و مدتی منتظر بیدار شدنش بودم که نگران شدم ، کمی ترسیدم ولی نزدیک که شدم دیدم دختر نفس نمیکشد ، سریعا پزشکی اوردم و پزشک بعد از معاینه گفت این دختر شب گذشته از فرط خوشحالی دچار حمله قلبی شده و ایست قلبی کرده است و فهمیدم پس از سال ها تلاش برای بدست اوردنش او را برای همیشه از دست داده ام
صبحت بخیر عزیزم با آنکـه گفتـه بودی دیشـب خـدانگهدار
با آنکه دست سردت از قـلـب خـستـه تـو گویـد حدیث بـسـیـار

صـبـحت بـخـیـر عزیزم بـا آنکه در نگاهـت حرفی برای من نیست

بـا آنـکـه لـحـظـه لـحـظـه می خوانم از دو چشمت تـن خـسـتـه ای ز تـکـرار
عهدی که با تو بستم هرگز شکستنی نیست

این عشق تا دم مرگ هرگز گسستنی نیست

ومن با تأثر این شعر را در وصفه این دو معشوقه خواندم و تقدیمشان کردم.
هر موقع که خودم گوش میدهم ناخوداگاه اشک از چشمانم جاری میشود....
قدر یکدیگر را بدانید.
شاید فردایی باشد، ولی معشوقه ات زنده نباشد

#موفرفری_دانشکده_انسانی
@asheghaneumz
218 views07:53
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 07:16:00 ‏کاش الان تنها دغدغم این بود که وقتی دارم کتابامو جلد میکنم زیر چسبشون هوا نیفته

@asheghaneumz
195 views04:16
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 23:41:55 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌
I swear by all that's dear to me, by all that I believe in, that I have never loved before, nor ever will again, as I love you, with such passion, with such a great desire, and with such a thirst to the point of death!

به تمام آنچه که برایم عزیز هست، به تمام آنچه که به آن باور دارم قسم می خورم، هرگز قبلا دوست نداشته ام و نخواهمم داشت، آنطور که تو را دوست دارم، با چنان شور و اشتیاقی، با چنان میل شدیدی، و با چنان عطشی تا سر حد مرگ!

#Annabelle
@asheghaneumz
216 views20:41
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 20:40:19 ‏مایل به گرفتن وام ازدواج و بعدش طلاق؟

#فوری
@asheghaneumz
240 views17:40
باز کردن / نظر دهید