Get Mystery Box with random crypto!

» اسیر کن اسیرتر » غروب شد نشسته دل به راه آشنای تو دوباره | اشک قلب

» اسیر کن اسیرتر »


غروب شد نشسته دل به راه آشنای تو
دوباره شعر می شود نگاه پر بلای تو

سکوت می کنم که تو بخوانی ام به صدنوا
نمی دهد کسی چو من جهان و جان برای تو

رسید ناگهان شب و سکوت کوچه ها شکست
به نازکانه نغمه ی صدای بی صدای تو.

چکید در میان این قبیله های بی کسی،
دوباره بوی روشن از دو چشم جانفزای تو

تمام خانه مست ازین هوای عاشقانه شد
وجود خسته از زمین ، عجیب،مبتلای تو

کسی به غیر تو مرا نمی رهاند از بلا
رها چرا شود دلی که می زند برای تو

به جای هر تپش ببین دوباره ازسر جنون،
به گوش می رسد فقط نوای با صفای تو

اسیر کن اسیرتر که این تمام زندگی است
به عشق زنده می شوم قسم به چشم های تو!



@ashkeghalb

#لیلا_رضاوند #تمنا

1401/ 4/ 5