#صکص_در_دره_شیاطین دلم لک زده بود برای یه #صکص_یواشکی... | محافظ کانال اشپزباشی
#صکص_در_دره_شیاطین
دلم لک زده بود برای یه #صکص_یواشکی... رفتم تو اطاق خواهرم و اروم نشستم رو تخت و صداش کردم ولی خواب بود اروم دستمو جلو بردم و شروع به نوازشش کردم، چنان شهوتی بودم که #کیرم نبض میزد، بلند شدم و اروم دکمه های پیراهن خواهرمو بازکردم سینه های خواهرم خیلی بزرگ بودن؛ با احتیاط و آروم سینه آبجیمو تو دهنم بردم و باهاش بازی میکردم ولی #میک نمیزدم چون ممکن بود بیدار بشه و همزمان اروم دامنشو دادم بالا و اروم دستمو بردم تو شرتش کمی که جلو تر رفتم پوست نرمش تموم شد و به یک سطح خیلی #زبر_خشن رسیدم میدونستم به موهای دور کسش رسیدم و کمی پایین تر به یک شکاف رسیدم و کمی که انگشتم رو لای شیار کشیدم #سوراخ کسش رو زیر انگشتم کامل حس میکردم خیلی دوست داشتم لااقل کیرمو کمی به کسش بکشم و داشتم با خودم حساب میکردم که بخوابم روش یا نه که ناگهان هجومی از آب رو کف دستم حس کردم و نتونستم تحمل کنم و ...
