Get Mystery Box with random crypto!

عصرما(چهارمحال و بختیاری)

لوگوی کانال تلگرام asremachaharmahal — عصرما(چهارمحال و بختیاری) ع
لوگوی کانال تلگرام asremachaharmahal — عصرما(چهارمحال و بختیاری)
آدرس کانال: @asremachaharmahal
دسته بندی ها: تلگرام
زبان: فارسی
مشترکین: 49

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2021-09-24 17:04:06
در سوگ علی لندی بختیاری
ایثارگرِ عصر بی‌ایثاری

جان عزیزت را
در طبقی از اخلاص نهادی،
تا ایثارگری را از نو معنا بخشی،
در دورانی که ... جان‌ها را فدای انباشت ثروت و ازدیاد قدرت می‌خواهند،
خود را به آب و آتش می‌زنند،
تا قرآنی بر زر ،
لایه‌ای بر زور ،
و انبانی بر تزویرشان بیفزایند،
اما تو؛
چه معصومانه، خود را به آتش زدی ،
تا طرحی نو در اندازی،
و
کالبد ِ خاکی‌ات، را
به بهای رهاییِ جانِ مفاهیمِ اصیل ،
فدا کردی،
تا رهاگر ِ مفاهیم محصور، از رسوبات ِ ناتاریخ شوی‌.
تو ای آزادمرد ِ آزادگرِ آزادی و آزادگی؛
از بند،
از حصر،
و از باتلاق،رسوبات و ناخالصی های تاریخ،
جانِ جوانت را
رهاسازِ ایثار و جوانمردی کردی،
تا
کردار نیکویت،
صلای اهورا مزداییِ پندار و گفتار نیکِ سنت‌های انسانیِ تاریخِ ایرانِ ما باشد.

عباس موسایی
34 views14:04
باز کردن / نظر دهید
2021-09-13 12:26:00 اهمیت هشدارهای خاتمی درباره طالبان

عباس موسایی

طالبان را در ذیل جریان‌های سیاسی بنیادگرا و در ذیل پارادایم اسلام سیاسی تعریف می‌کنند. بنیادگرایان برخلاف جریان‌های اصلاحگر دینی که خواستار عصری کردن دین در دوران جدیدند(عصرنه الإسلام)، در مسیر احیا و استقرار نظم گذشته‌ای که آن را شکوهمند می دانند و اسلامی کردن دوران(اسلمه العصر) گام بر می‌دارند.

در خطه‌های فرهنگی مختلف، واریته‌های متفاوتی از بنیادگرایی و اسلام سیاسی ظهور و بروز کرده است. وجه اشتراک و مبنای ژنریک تمام این واریته‌ها، انگیزه اسلامگرایان به تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام شریعت است. طالبان، نحله‌ای از بنیادگرایی سنی است که بر مبنای فقه حنفی، متاثر از آموزه‌های بنیادگرایی که نطفه آن در مدارس مذهبی پاکستان و توسط بنیانگذاران کسانی همچون ابواعلا المودودی، رهبر جماعت اسلامی پاکستان شکل گرفته است، می‌باشد. متفکران سیاسی، اسلام سیاسی بنیادگرایانه را نه محصول سنت، که پدیده‌ای مدرن می‌دانند، که متأثر از مواجهه مسلمانان با سویه‌های گوناگون مدرنیسم و قرائتی ایدئولوژیک از سنت شکل گرفته است.

اسلام سیاسی بنیادگرایانه در کشورهای مختلف، در تقابل با منطق دولت-ملت(ملی گرایی) و بر اساس امت گرایی، هویت سازی می‌کند، به نحوی که می‌توان دوگانه ملی گرایی- امت گرایی را دوگانه‌ای برجسته در اکثریت کشورهای اسلامی تعریف کرد. این دوگانه، به‌واسطه ضعف تحولات فکری در مشرق اسلامی، عمقی به مراتب بیشتر از مغرب اسلامی داراست. بنیادگرایان به‌واسطه نگرش قشری، رادیکال و در فقدان نگرش تاریخ‌مند به سنت، فهمی گذشته گرا، هویت بنیان، بی‌التفات به الزامات دنیای جدید و بی‌توجه به مقتضیات عصر نزول، الهیات‌ سیاسی شریعت بنیان را بر اخلاق و عقلانیت دینی پیشی داده و‌ صورت بندی انسان ستیزانه، ضد‌حقوق، عقلانیت گریز و خون آلودی از دیانت را مفصل بندی نموده‌اند.

اسلام سیاسی طالبانی، ملغمه‌ای از ایمان و تکنیک (به تعبیر محمدرضا نیکفر) است. دستاوردهای بشر در عرصه علوم انسانی، فلسفه، حکومت داری را بر نمی‌تابد، اما به‌شدت از تکنیک و دستاوردهای بشری، برای مقابله با مدرنیسم بهره می‌جوید. طالبانیسم، نتیجه اغماض همزمان از انسان گرایی سنت و مدرنیسم و بهره گیری همزمان از قشری گرایی سنتی و تکنیک مدرن است. از نظر و منظری دیگر، اسلام سیاسی رادیکال، هرچند دیگریِ خود را غرب تعریف می‌کند و مولود نگرشی رادیکال نسبت به آنچه تمدن غربی می‌نامد، می‌باشد، اما به‌شدت از تکنیک غربی، علیه وجوه برجسته سنت، همچون کرامت انسانی، بهره می‌جوید. نتیجه گسترش و قدرت‌گیری رادیکالیسم افراطی بنیادگرایانه، از تاریخ شکل گیری‌اش، عقب ماندگی، انسان کشی، توسعه ستیزی و خشونت بوده است، به نحوی که می‌توان «امت» یا همان دال مرکزی جریان مذکور را بزرگترین قربانی گزاف گرایی ایشان دانست.

قدرت گیری اسلام سیاسی طالبانی در افغانستان، کشوری در حوزه تمدنی ایران کهن، در فقدان شکل گیری ملت در معنای مدرنِ آن، نه تنها تهدیدی علیه امنیت ساکنان افغانستان، که تهدیدی علیه امنیت جهانی، بالاخص کشورهای همسایه، از جمله ایران است.

خوش خیالی جناح اصولگرا در ایران، مبنی بر ادعاهای طالبان و عبور طالبان از طالبانیسم، دیری نخواهد پائید که نقش بر آب خواهد شد. طالبان منهای طالبانیسم، امری ممتنع است؛ زیرا طالبان با عبور از مبانی هویت ساز خود، با بحران و تزلزل درونی مواجه خواهد شد. هرچند واقعیات عرصه سیاست بین الملل، بخشی از رادیکالیسم این فرقه را در خود مضمحل می‌کند، اما طالبان برای استمرار تغلب خود بر این کشور، نیازمند همراهی کشورهای بزرگ غربی، به رهبری آمریکاست، بنابراین نمی‌تواند همزمان بزرگ خود را غرب و آمریکا تعریف کند و از طرفی بر افغانستان سیطره بیابد. با این تمهید مقدمات، می‌توان اهمیت هشدار سیدمحمد خاتمی نسبت به قدرت گیری طالبان در افغانستان را بازشناخت.

او از سویی متفکر گفتمان اسلام رحمانی شهروند مدار و حقوق بنیان است که دل‌نگران غلبه گفتمان خشونت طلب انسان ستیز عقلانیت گریز و بنیادگرایی گزاف گرا در تمدن اسلامی است. از سویی، خاتمی سیاست ورزی است که در کسوت ریاست جمهوری اسلامی ایران، بر مناسبات و منازعات حاکم بر روابط بین الملل، انگیزه‌ها، تمایلات و بازیگردانی‌های قدرت‌های جهانی، ظرفیت‌های آسیب پذیری منطقه‌ای و ملی و… اشراف داشته و از طرفی دغدغه ایرانی آزاد، آباد و توسعه یافته دارد.

در لینک زیر بخوانید:
http://sobhema.news/?p=17635

#صبح_ما
@sobhema_ir
36 views09:26
باز کردن / نظر دهید
2021-08-20 06:05:21 بیانیهٔ تحلیلی جمعی از فعالان مدنی و سیاسی ایران دربارهٔ بازگشت طالبان و «جنگ کم‌شدتِ» منطقه‌ای

از دولت ایران می‌خواهیم با همکاری سازمان ملل برای پذیرش عمومی پناهجویانی که جان و زندگی‌شان در حکومت طالبان در خطر قرار گرفته است به سرعت برنامه‌ریزی کند

محمدرضا خاتمی، مراد ثقفی، شهیندخت مولاوردی، جواد کاشی، مرتضی الویری، بهاره آروین، حمیدرضا جلائی‌پور، عبدالعلی رضایی، محمدمهدی مجاهدی، محمدرضا جلائی‌پور، جواد روح، حسن رسولی، ابراهیم اصغرزاده، جواد حیدری، عماد بهاور، گیتی خزاعی، محمد رهبری، پرستو سرمدی، مریم شبانی، سعید شریعتی، مهدی شیرزاد، امیر طاهری، فیض‌الله عرب‌سرخی، فرهمند علیپور، فخرالسادات محتشمی‌پور، محمدجواد مظفر، آرش نصر اصفهانی، محمدحسین نعیمی‌پور، حمید قیصری، رضا تهرانی، جواد امام، طاهره‌ نقی‌ئی، امیرحسین مهدوی، جواد اطاعت و حسین نورانی‌نژاد از جملهٔ ۱۲۰ امضاکنندهٔ این بیانیهٔ تحلیلی‌اند.

در بخش‌هایی از این بیانیهٔ تحلیلی آمده است:

هم از جهت ارزش‌های بنیادین سیاسی‌‌مان (حمایت از دموکراسی، عدالت، آزادی، رفاه و امنیت همهٔ شهروندان افغانستان) و هم از حیث منافع ملی بلندمدت ایران نگرانی خود را از قدرت‌گیری طالبان در افغانستان اعلام می‌کنیم.

از سازندگان راهبرد و سیاست خارجی ایران در حوزهٔ افعانستان می‌خواهیم هم برای خیر همگانیِ افغانستانی‌های همسایه و هم‌فرهنگِ ایران و هم برای منافع ملی بلندمدت ایران، از ابزارهای دیپلماتیک و غیرنظامی‌ برای تقویت جامعهٔ‌ مدنی، صلح، دموکراسی و توسعه در افغانستان و صیانت از حقوق اساسی همهٔ شهروندان افغانستان، از جمله زنانی که بزرگ‌ترین قربانیان سیاست‌های زن‌ستیز طالبان خواهند بود، استفاده کنند.

قدرت‌گیری طالبان شاهدی جدید است بر این‌که دموکراسی را نمی‌توان با موشک نازل کرد و آمریکا هم از مداخلهٔ نظامی نه درد دموکراسی و حقوق زنان داشت و نه دغدغهٔ بهروزی مردم افغانستان. شرایط تحقق و تداوم دموکراسی، توسعه و عدالت با مداخلهٔ نظامی خارجی محقق نمی‌شود و مستلزم امنیت و تقویت‌ درون‌زا و تدریجیِ قدرت جامعهٔ مدنی و ظرفیت نهادهای حکمرانی است.

یکی از سؤال‌ها برای آیندهٔ افغانستان این است که بدنهٔ غیریک‌پارچهٔ طالبان چه‌طور ممکن است با «صلح» و بالندگیِ جامعهٔ مدنی افغانستان کنار بیاید.

هزینه‌دهندگان اصلی جنگ‌های افغانستان و سلطهٔ طالبان مردم افغانستان‌اند. نقطهٔ عزیمتِ هر گفت‌وگویی دربارهٔ افغانستان می‌بایست مردم این کشور باشند که قربانی چند دهه جنگ و منازعهٔ قدرت‌های دیگر بوده‌اند.

تجربهٔ کشورهای دیگر جهان نشان می‌دهد درگیرشدن طولانی در «جنگ کم‌شدت» آن هم در مقیاس منطقه‌ای، هیچ نتیجه‌ای جز از میان رفتن سرمایه مشروعیت نظام‌های سیاسی و سرکوب و فقر گسترده ندارد. دام جنگ کم‌شدت منطقه‌ای از سوی بدترین دشمنان ایران و استقلال و تمامیت ارضی ایران پهن شده است. نباید در این دام اسیر شویم.

ایران باید طرحی برای پایان دادن به منازعات منطقه‌ای از افغانستان تا یمن و سوریه و عراق و لبنان و صلح کلی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس،‌ بهبود روابط دوجانبه با همسایگان در چهارسوی جغرافیای خود،‌ احیای برجام ضمن توجه به ماهیت موقت بعضی فواید آن، و رفع تحریم‌ها ارائه کند. چنین سیاستی بهترین نسخه مقابله با طرح ناامن‌سازی عمیق‌تر منطقه و استراتژی جنگ کم‌شدت منطقه‌ای است.

حمایت نکردن دیپلماتیک ایران از جریان دمکراسی‌خواه و جامعهٔ مدنی افغانستان به از دست دادن مرجعیت اخلاقی حاکمیت ایران نزد بخش بزرگی از مردم افغانستان، خصوصا متحدان فرهنگی و تاریخی و مذهبی ایران، منجر می‌شود. در تلاش‌های دیپلماتیک دولت ایران ضروری است علاوه بر حقوق و آزادی‌های اساسی همهٔ شهروندان افغانستان، صیانت از میراث فرهنگی افغانستان هم مورد توجه باشد.

امیدواریم ملت و دولت ایران در کنار مردم همسایه و هم‌فرهنگ افغانستان بایستند.

از دولت ایران می‌خواهیم با همکاری سازمان ملل برای پذیرش عمومی پناهجویانی که جان و زندگی‌شان در حکومت طالبان در خطر قرار گرفته است به سرعت برنامه‌ریزی کند.

علاوه بر این صیانت از حق پناهندگی افغانستانی‌های در خطر، همچنین به دولت ایران پیشنهاد می‌کنیم برای اعطای اقامت سریع به فعالان مدنی و فرهنگی افغانستانی که ناچار به مهاجرتند تمهید مقدمات کند و امیدواریم بخش بزرگ‌تری از جامعهٔ مدنی، نهادها و شهروندان ایران پذیرای خواهران و برادران افغانستانی‌ای باشند که زخمی و قربانی برآمدن طالبان خواهند بود.

در تلاش برای ساختن منطقه‌ای که پذیرای صلح و امنیت و دموکراسی و عدالت باشد، ما فعالان مدنی و سیاسی دموکراسی‌خواه و عدالت‌جوی کشورهای منطقه، هم‌هدفیم، در یک کشتی سواریم و صرف نظر از رفتار دولت‌هایمان، باید پشتیبانی بیشتری از یکدیگر کنیم.

متن کامل بیانیه و نام امضاکنندگان

@jalaeipour
43 views03:05
باز کردن / نظر دهید
2021-08-13 17:45:34 #اختصاصی
#عباس_موسایی:

جریانی که خود در شکل گیری وضع کنونی ، نقشی اساسی داشته است، اکنون از موقعیت بحران ساز، در موقعیت مدیریت بحران قرار گرفته است.

به زبان قالیباف ، جریان به ظاهر پیروز را می توان جریان نواصول گرا نامید. دال مرکزی نواصول گرایی ،همچون گفتمان مادر خود یعنی اصول گرایی، مردم نیست. از این رو نمی توان سیاست ورزی بر اساس منافع مردم و مصالح کشور را از حاکمیت یکپارچه و جریان نواصول گرا انتظار داشت

پیچیدگی های سیاست ، وضعیت حاد اقتصادی کشور ،عدم حضور جریان رقیب در حاکمیت و بالتبع فقدان انگیزه ی تضعیف آن، جریان نواصول گرا را به درجه ای از عملگرایی سوق خواهد داد

عمق مخاطرات و مشکلات ، بدون تغییر رویکردی اساسی ، از ظرفیت تدبیر و تصمیمی که رییس جمهور و کابینه ی معرفی شده ، از خود بروز داده اند ،فراتر است. به زبانی دیگر با مختصات ، عقلانیت، گفتمان ، دانش و احاطه ی حداقلی اینان، نمی توان انتظار عبور از بحران را داشت

تیزاب واقعیات ، بسیاری از اعمال و سیاست هایی را که تا دیروز ضد آرمان های ایدئولوژیک بود و دولت عادی ساز روحانی اختیار آن را نداشت، در خود حل خواهد کرد و در دولت نواصول گرا منعی نخواهد داشت

امیدوارم جریان حاکم با درک وضعیت عمومی کشور و مخاطراتی که استمرار استثناگرایی در عرصه سیاست خارجی بر امنیت،معیشت و زندگی مردم دارد، ممانعت آفرینی‌های گذشته در مقابل عادی‌سازی روابط با جامعه بین الملل را کنار بگذارد

به همان نشانی که احمدی نژاد از منتهی الیه اصول گرایی و از درون قدرت سر بر آورد و اکنون خود را در جایگاه اپوزیسیون جعلی ، منتقد رادیکال وضع موجود تعریف می کند، باید منتظر شکل گیری جریان های گروه ها و طیف های جدیدی در جریان حاکم ماند

#عصرما
@asrema_ir
براى مشاهده متن كامل به لينك زير مراجعه كنيد:
https://telegra.ph/جریان-روی-کار-آمده-همان-بحران-سازانی-هستند-که-در-موقعیت-مدیریت-بحران-قرار-گرفته-اند-08-13
30 views14:45
باز کردن / نظر دهید
2021-08-09 13:59:49 بیانیه حزب توسعه ملی ایران اسلامی به مناسبت پایان عمر دولت دوازدهم

حزب توسعه ملی ایران اسلامی به مناسبت پایان دولت دوازدهم و در تبیین عملکرد آن بیانیه‌ای صادر کرد که متن آن در ادامه می‌آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

انما یستدل علی الصالحین بما یجری الله لهم علی السن عباده

نيكوكاران را از آنچه خداوند در باره آنها بر زبان مردم جارى می‌سازد، توان شناخت.(نهج البلاغه، عهدنامه مالک اشتر)
 
با برگزاری مراسم تحلیف آقای رئیسی به عنوان هشتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران دوره دولت دوازدهم به پایان رسید. طبعاً با فاصله گرفتن از دوران ریاست جمهوری آقای روحانی طی ماه‌ها و سال‌های آینده و آشکارتر شدن مشکلات ساختاری، زمینه ارزیابی منصفانه‌تری از عملکرد دو دولت وی فراهم خواهد آمد. در عین حال حزب توسعه ایران اسلامی به مثابه حزبی اصلاح طلب و حامی ریاست جمهوری آقای روحانی وظیفه خود می‌داند همزمان با پایان عمر دولت دوازدهم ضمن مروری اجمالی بر عملکرد او نکاتی را به اطلاع ملت شریف ایران برساند.

انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ با صحنه گردانی و مهندسی رقابت کاندیداها توسط شورای نگهبان در شرایطی برگزار ‌شد که از یک سو کشور در عرصه‌های داخلی و خارجی گرفتار بحران بود و اقتصاد کشور براثر تحریم‌های بین المللی ناشی از بحران هسته‌ای شرایط ناگواری را سپری می‌کرد و از سوی دیگر جامعه پس از آشفتگی‌های ناشی از بی اعتمادی در انتخابات سال ۸۸، در قهر با صندوق‌های رأی به سر می‌برد. رد صلاحیت باور نکردنی مرحوم آقای هاشمی به عنوان حلقه آخر مهندسی انتخابات به سود نامزد یا نامزدهای مورد نظر، می‌رفت تا قهر جامعه از انتخابات را عمیق‌تر کند. آقای حسن روحانی یکی از کاندیداهایی بودکه صلاحیتش به هزینه رد صلاحیت مرحوم هاشمی و به تصور این که امیدی به پیروزی او نیست، تأیید شد. روحانی به عنوان کاندیدای اصول‌گری معتدل و برخوردار از حمایت مرحوم آقای هاشمی رویکرد تنش‌زدا در سیاست خارجی و پیگیری دیپلماسی مذاکره را برای برون رفت از بحران هسته‌ای و نجات اقتصاد ایران، روی میز انتخابات گذاشت. در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان با تدبیری معطوف به مصالح ملی، از روحانی نه در قامت نامزد اختصاصی خویش، بلکه بر مبنای برنامه محوری انتخاباتی‌اش، یعنی پیگیری سیاست خارجی هوشمند، ملی و خردگرا، در برابر مسببان تحریم حمایت کردند تا با انتخاب او خواست روشن مردم که همانا تنش‌زدایی حکیمانه همراه با حفظ غرور ملی در سیاست خارجی بود، به کرسی بنشیند. برنامه محوری آقای روحانی و حمایت مرحوم آقای هاشمی و به ویژه آقای خاتمی و احزاب اصلاح طلب از او، جامعه را به عبور از قهر انتخاباتی و حضور در صندوق‌های رأی ترغیب کرد . این حضور چشمگیر سناریوی از پیش طراحی شده را بر هم زد و آقای روحانی پیروز آن انتخابات شد. 

دوران ریاست جمهوری آقای روحانی را می‎توان به دو بخش تقسیم کرد:

اول، روحانی در شرایطی قدرت را به دست گرفت که بر اثر بی کفایتی و ناآشنایی دولت و مسؤلان اداره کشور در دوره قبل با واقعیات عرصه بین الملل پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شده و با توجه به حق وتوی آمریکا مقدرات کشورعملاً به گروگان آمریکا درآمده بود. همچنین قطعنامه‌های متعدد سازمان ملل عملاً فعالیت هسته‌ای ایران را غیرقانونی و برای جامعه بین الملل خطرناک توصیف می‌کرد و با قرار دادن ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد، ایران را هدف تحریم‌های بین المللی قرار داده بود. روحانی در دوره نخست ریاست جمهوری خود به همت وزیر امور خارجه و همکاران دیپلمات حرفه‌ای آشنا با سیاست خارجی موفق شد؛ پرونده هسته‌ای ایران را از سازمان ملل متحد به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای بازگرداند و به تحریم‌های بین المللی علیه ایران پایان دهد. این در حالی بود که در تاریخ معاصر سابقه نداشته است کشوری بدون تحمل خسارت‌های سنگین ملی و بعضاً فروپاشی و تجزیه از تحت تحریمهای بین المللی ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد خارج شود. این موفقیت بی نظیر در تاریخ دیپلماسی کشور و رشد اقتصادی ناشی از رفع تحریم‌ها با اقبال عمومی جامعه مواجه شد، به طوری که میزان آرای او در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ به نحو چشمگیری افزایش یافت.در نتیجه این توفیقات، اقتصاد ایران پس از یک دوره رشد اقتصادی منفی شش درصدی، رشد اقتصادی ۵/۴ درصدی، تک رقمی شدن نرخ تورم و رونق اقتصادی را تجربه کرد.
#عصرما
@asrema_ir
براى مشاهده متن كامل به لينك زير مراجعه كنيد:
https://telegra.ph/بیانیه-حزب-توسعه-ملی-ایران-اسلامی-به-مناسبت-پایان-عمر-دولت-دوازدهم-08-09
34 views10:59
باز کردن / نظر دهید
2021-08-07 14:42:40 اطلاعیه حزب توسعه ملی ایران اسلامی در پی تلاش نمایندگان برای تصویب طرح «صیانت از کاربران در فضای مجازی»

#از_متن:

اگر پلتفرم های داخلی امکان جذب مردم بدون بهره‌مندی رانت را داشتند، در طول این سالها و علیرغم تزریق میلیاردها تومان سرمایه ملت، توفیقی در جذب کاربران کسب می­کردند

طراحان این طرح، در اقدامی عجیب، نهادهای بالادستی کنترل کننده و ناظر طرح را عموما از نهادهای نظامی، امنیتی و انتصابی انتخاب نموده­اند و همانطور که برای کمبود مرغ، برنج، شکر، سیمان و بی­آبی، با نگاه امنیتی قرارگاه تشکیل می­دهند، در این طرح نیز با سپردن نظارت فضای مجازی به نهادهای امنیتی و نظامی، حتی برای دولت همسوی خود نیز اختیاری قائل نشده­اند

مردم ایران؛ هدف این طرح، در کنار اهداف اقتصادی و نقش مافیای اقتصادی، محدود سازی ملت در دسترسی به گردش اطلاعات آزاد و کنترل فضای مجازی است و دسترسی به پلتفرم های مختلف تضمین کننده آگاهی مردم و پاسخگو کردن حاکمان از طریق نظارت همگانی است

حزب توسعه ملی ایران اسلامی ضمن فراخوان همه احزاب و نهادهای صنفی و سیاسی کشور به مخالفت و اعتراض به این طرح، از مسئولان کشور مصرانه می‌خواهد مانع تصویب این طرح شوند. تأکید می‌کنیم که گردش  آزاد اطلاعات و نشریات مستقل، مطمئن‌ترین راه رسیدن صدای مردم به حاکمان است.

#عصرما
@asrema_ir

براى مشاهده متن به لينك زير مراجعه كنيد:
https://telegra.ph/اطلاعیه-حزب-توسعه-ملی-ایران-در-پی-تلاش-نمایندگان-برای-تصویب-طرح-صیانت-از-کاربران-در-فضای-مجازی-08-07
23 views11:42
باز کردن / نظر دهید
2021-07-28 21:31:13 نگاه تحلیلگران: "تعلیق اصلاح‌طلبی با مشارکت اصلاح‌طلبان؟"

بازنشر یک یادداشت منتشرشده در "راهبرد"، در مقطع انتخابات مجلس یازدهم

عباس موسایی، تحلیلگر سیاسی و عضو حزب توسعه‌ملی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

اگر بپذیریم گفتمان اصلاح‌طلبی در کنار گفتمان اصولگرایی، یکی از دو گفتمان برجسته در ذیل پارادایم اسلام سیاسی متبلور در جمهوری اسلامی در ایران پس از انقلاب۵۷ بوده و مبتنی بر دال مرکزی حقوق ملت، گفتمان متولی حق حاکمیت ملی، منافع و مصالح ملت و کشور ایران، حاکمیت قانون و دیگر اصول برسازنده این گفتمان (اصول دوازده گانه‌ای که در دوم‌خرداد۷۶ به‌عنوان "اصول اصلاحات" از آنها رونمایی شد) است؛ در برهه‌های مختلف، متاثر از سد آهنین مخالفان اصلاحات با ناکامیابی‌هایی مواجه شده است.

این ناکامی‌ها در برخی اوقات ناشی از بلندپروازی‌های فراتر از اصلاح‌طلبی بوده و از چشمه‌های خیال و خلاءاندیشی مشروب می‌شده و التفاتی به مناسبات ساختار حقوقی، قدرت و... نداشته است، آنگاه عقلانیت، مسئولیت‌شناسی، واقع‌بینی و آنچه فردای ملک و ملت را آبستن فقدان اصلاح‌طلبی ( ونه اصلاح‌طلبان) می‌کند؛ ملتزمان به ایران و منافعش را بر آن می‌دارد که از شیشه اصلاح‌طلبی در برابر بی‌مبالاتی‌ها و سنگ‌پرانی‌های دوست، رقیب و دشمن محافظت کنند.

اینجاست که اصلاح‌طلبی بر اصلاح‌طلبان اولویت پیدا می‌کند و محافظت، زنده نگهداشتن و پیشبرد آن، اولویتی حیاتی می‌یابد.

در این رویکرد، یعنی رویکردی که اصلاح‌طلبی بر اصلاح‌طلبان ارجح شمرده می‌شود، اصل بازی اصلاح‌طلبانه موقعیت و شرایطی جدید فراهم می‌آورد.

این مساله اما هرگز به‌معنای چشم‌پوشی بر فضائل و ظرفیت‌های اصلاح‌گرایان نیست؛ بلکه به‌معنای ایجاد زمینه و ظرفیتی جدید برای پیشبرد اصلاح‌طلبی، معطوف به الزامات زمینه و زمانه جدید است.

به عبارتی، در ساختار و سامانی که نبض سیاست عبور کرده به "ناسیاست"، اصلاح‌طلبی را مساوی اصلاح‌طلبان دانسته، آن را برنمی‌تابد و عبور از اصلاح‌طلبی توسط اصلاح‌طلبان، موقعیت را برای استثناطلبان آسان‌تر می‌کند؛ پرسیدنی است که "تعلیق اصلاح‌طلبی توسط اصلاح‌طلبان" چه نسبتی با اصول اصلاحات می‌تواند داشته باشد؟

اگر برای استثناطلبان به تعلیق درآوردن اصلاح‌طلبی، می‌تواند استراتژی تقویت باشد؛ گام نهادن اصلاح‌طلبان در پروژه تعلیق، حتما استراتژی خودتضعیفی است.

می‌توان صراحتا پرسید، گام نهادن اصلاح‌طلبان در پروژه حذف اصلاحات، که امروز بیش از هر زمان دیگر تئوریزه و کانالیزه می‌شود؛ بر چه منطق و بنیانی استوار است؟ اینکه اصلاح‌طلبان خود به بخشی از پازل حذف اصلاح‌طلبی تبدیل شوند، برآمده از کدام حکمت و مصلحت اصلاح‌طلبانه است؟

تقلیل اصلاح‌طلبی به اصلاح‌طلبان و بازی در الگوی اسطوره چارچوب، مخاطره‌ای عظیم برای جریانی است که آب و باد و مه و خورشید و فلک، برای محو آن به ائتلاف رسیده‌اند.

اصلاح‌طلبان قبل از انتخاب رویکرد خودتعلیقی مددرسان به دگرتعلیقی رقیب، باید به این مهم واقف شوند که واگذاری تام و تمام بازی سیاست به متولیان ناسیاست، چه پیامدهای مخاطره‌آمیزی در پی دارد؟ 

شواهد پیشروی استثناگرایی آنقدر زیادند که از دید کمتر کسی پنهان می‌ماند. از سویی، بحران‌های مشروعیت و کارآمدی به‌حدی پیشروی کرده‌اند که طیف منتقد استثناگرایی به‌مراتب گسترده‌تر از دیروز است.‌ جامعه جنبشی به سرخوردگی مفرطی دچار شده است. انباشت تکدر، نگرانی، بی‌اعتمادی، ناامیدی و... ،جامعه جنبشی بهبودخواه را در وضعیتی راکد و بی‌تحرک تبدیل کرده است.

متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:

https://telegra.ph/تعلیق-اصلاح‌طلبی-با-مشارکت-اصلاح‌طلبان-02-11

@javadrooh
30 views18:31
باز کردن / نظر دهید
2021-07-26 22:05:48 تسلیت

بازگشت همه به سوی اوست

بانوی فرهیخته و استوار
سرکار خانم دکتر پروانه سلحشوری

فقدان تاثرانگیز پدر و مادر عزیزتان، موجبات تاثر دوستان را فراهم آورد. والدینی محترمی که یکی از دستاوردهای زندگی پربارشان، تربیت بانویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه، عدالت‌طلب و مدافع حقوق ملت بوده است.

سرکارعالی چه در کسوت نمایندگی مردم شریف تهران در مجلس شورای اسلامی و چه در عرصه‌ی جامعه‌ی مدنی، از مواریث آزادی‌خواهی همتباران بختیاری‌تان در مسیر مشروط و محدودشدن قدرت و استقرار حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود به شایستگی دفاع کرده‌اید.

از خداوند مهربان شادی روح والدین بزرگوارتان را مسئلت می‌کنیم ومصیبت وارده را به سرکارعالی، خانواده‌ی محترم وبستگان معزز، بالاخص همسر گرامی جناب آقای دکتر برات قبادیان تسلیت می‌گوییم.

متن کامل و نام امضاکنندگان در لینک زیر:

https://telegra.ph/تسلیت-07-26
22 views19:05
باز کردن / نظر دهید
2021-07-19 17:13:16 بیانیه حزب توسعه ملی ايران اسلامی به مناسبت نامه وزیر امور خارجه به مجلس شورای اسلامی


حزب توسعه ملی ايران اسلامی به مناسبت نامه وزیر امور خارجه به مجلس شورای اسلامی بیانیه‌ای منتشر کرد که در ادامه می‌آید:

به نام خدا

دکتر #محمدجواد_ظریف وزیر امور خارجه کشور به ضمیمه آخرین گزارش برجام به مجلس، طی نامه‌‌ای با عنوان «آخر دعوانا» با رویکردی مشفقانه و آسیب شناسانه به تشریح تجربه مذاکرات برجام و بیان تجربه و دانش ارزشمند خود در عرصه مذاکرات دیپلماتیک پرداخت. در این نامه به نامهربانی‌ها و نابخردی‌هایی اشاره شده است که طی شش سال گذشته توافقنامه برجام و دستاوردهای آن را به گروگان گرفت و منافع ملی ناشی از این توافقنامه را به مسلخ دیدگاه‌های توهم آلود و ناآگاهی از واقعیات عرصه بین الملل برد.

توافقنامه برجام برای جمهوری اسلامی ایران فرصت مغتنمی بود تا ضمن خارج ساختن کشور از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد و پایان دادن به تحریم‌ها، با جذب هرچه «بیشتر سرمایه خارجی» و کشاندن «تعداد بیشتری از شرکت‌ها از همه نقاط جهان از جمله آمریکا» ضمن برگشت ناپذیر کردن این توافقنامه توسعه و آبادانی را برای مردم و اقتدار و سربلندی را برای کشور محقق سازد. اما با کمال تأسف باید گفت مواضع معطوف به تمایلات شخصی و نه منافع ملی در اداره کشور، عدم واقع نگری و نا آگاهی از واقعیات جهان امروز موجب شد همچون تجارب مکرر گذشته این فرصت مغتنم دستکم تا امروز از دست برود.
#عصرما
@asrema_ir
برای مشاهده متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید:
https://telegra.ph/بیانیه-حزب-توسعه-ملی-ايران-اسلامی-به-مناسبت-نامه-وزیر-امور-خارجه-به-مجلس-شورای-اسلامی-07-19
28 views14:13
باز کردن / نظر دهید
2021-07-13 10:53:39 نگاه تاریخی: "مانیفست بختیاری‌های مشروطه‌خواه"

نگاهی به نامه سردار اسعد بختیاری به روزنامه کشکول (به مناسبت سالگرد وفات فاتح ملی)

عباس موسایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

حاجی علیقلی‌خان سردار اسعد، فاتح ملی و از رجال فرهیخته و مشروطه‌خواه بختیاری است که فرهیختگی، درایت، کیاست، ملی‌اندیشی، واقع‌بینی و در یک کلام راهبرد او برای پیروزی نهضت مشروطیت ایران در زیر غبارهایی از سیاست‌زدگی، کج‌خوانی تاریخ و کژتابی اهل ایدئولوژی، مکتوم مانده است.

ایشان که در زمان بمباران مجلس شورای ملی و مخالفت با اساس مشروطیت توسط شاه و شیخ و شاپشال در فرنگ به سر می‌برد، در گفت‌وگو با مشروطه‌خواهان مهاجر و مشورت با علمای عالیرتبه شیعه (آخوند خراسانی و دیگر مراجع نجف)، مصمم شد که جبهه مشروطه‌خواهی در ایران را وسعت بخشد و تا شکست استبداد صغیر و بازگشایی مجلس ملی مبارزه را ادامه دهد.

او برای ساماندهی قشون مشروطه‌خواه طی تلگراف‌هایی از فرنگ، ایل بختیاری را به اتحاد در مسیر دفاع از مشروطیت فراخواند، خود از مسیر هند عازم ایران شد و هنگام عزیمت، در مصاحبه‌ با روزنامه‌های هندوستان، تصمیم خود را در اعاده مشروطیت و حقوق مغصوبه ملت و تاسیس مجدد مجلس شورای ملی اعلام کرد. 

اهالی استبداد برای تحت‌الشعاع قرار دادن و تضعیف حرکت سردار اسعد و بختیاری‌ها در دفاع از مشروطیت، با مشکوک جلوه دادن این تصمیم، سعی در تخریب شخصیت رهبران مشروطه‌خواه بختیاری، بالاخص سردار اسعد کردند و نویسندگان جراید در بلاد مختلف، بالاخص اصفهان را در این مسیر تهدید و تطمیع کردند تا از اتحاد مردم اصفهان و بختیاری‌ها برای مبارزه با استبداد محمدعلی‌شاهی جلوگیری کنند. 

سردار اسعد پس از اطلاع از سم‌پراکنی‌های اهالی استبداد، برای مدیریت اوضاع طی نامه‌ای به نشریه "کشکول"، اهداف خود برای ورود به عرصه دفاع از مشروطیت را رونمایی کرد. 

این نامه را می‌توان "مانیفست بختیاری‌های مشروطه‌خواه" نامید. ایشان در این مرقومه، متواضعانه و بی‌منت، حرکت در دفاع از مشروطیت و تحصیل آزادی و امنیت را وظیفه انسانی و ملی خود و ایل بختیاری می‌داند.

سردار اسعد پس از تشریح انگیزه انسانی خود و همراهان، ضمن تعجب از شرعی جلوه دادن استبداد، معطوف به آموزه‌های دینی و شرعی، به فتاوای علمای شیعه و روسای روحانی ملت (مراجع ثلاث شیعه در نجف)، ارجاع می‌دهند و اتهام غصب سلطنت و غارت اموال ملت و ازدیاد ثروت توسط خود و دیگر مجاهدان بختیاری را طراحی اهالی استبداد می‌دانند، اعاده حقوق مغصوبه ملت و دفاع از استقلال ایران که مشرف به اضمحلال بود را هدف بنیادین خود می‌دانند؛ ادعایی که سردار اسعد پس از پیروزی و در اوج قدرت بدان وفادار ماند.

بسیاری از اهل تاریخ و ایدئولوژی در تحلیل نهضت مشروطیت ایران، بدون درک درست از مفهوم مشروطیت و وقایع و تحولات زمینه و زمانه، سطحی‌نگرانه و متعصبانه، ادعاهای اهل استبداد آن دوران را به زبان‌های دیگر تکرار کرده‌اند و تاریخ را وارونه بازنمایی می‌کنند.

اصول سردار اسعد بختیاری در دفاع از حقوق ملت، سازگاری مشروطیت و دیانت، وحدت و انسجام تمام اهالی ایران زمین از اقوام و مذاهب مختلف، در تمام تاریخ برای طرفداران حق حاکمیت ملی درس‌آموز خواهد بود‌. 

متن کامل نامه سردار اسعد بختیاری به روزنامه "کشکول" را در لینک زیر بخوانید:

https://telegra.ph/مانیفست-بختیاری‌های-مشروطه‌خواه-10-22

@javadrooh
26 views07:53
باز کردن / نظر دهید