تلخ همچون چای سرد

2022-08-25 15:38:45 بعد از مدت‌ها می‌خوام شروع کنم به خوندن کتاب.
شما چی می‌خونید؟ باز کردن / نظر دهید

2022-08-22 21:55:11 برای انتهای گرما، شب و دلتنگی.
@atiyeeblogir باز کردن / نظر دهید

2022-08-20 13:33:10 هروقت پریشان می‌شوم، لابه‌لای هیاهوی بیرون و درونم دنبال قصه‌ی خودم می‌گردم. انگار که پیدا کردن قصه‌ام سیم اتصالی می‌کشد از من به دنیایم.
شیرجه زده‌ام، شنا می‌کنم و قصه‌ام را از لابه‌لای خودم بیرون می‌کشم. باز کردن / نظر دهید

2022-08-19 10:24:18 آقای کیارستمی من هم مثل شما «آشنا شدن اتفاقی با انسانی جالب همیشه ایمانم را تقویت می‌کند.» باز کردن / نظر دهید

2022-08-12 19:36:25 خیره به سقف اتاقم، در حالی‌که دستم رو روی شکمم گذاشته بودم به این فکر کردم که از تلاش کردن خوشم میاد. از اینکه زندگیم رو بهتر کنم بیشتر. باز کردن / نظر دهید

2022-08-11 21:01:13 از نوشته‌های بدون فکر:
هرکاری می‌کنم نمی‌توانم بنویسم. حتی معرفی کردن یک کتاب که نیازی به دخیل کردن احساسات ندارد، از توانم خارج شده است. از ساعت 12 امروز لپ‌تاپ روشن است تا مقاله‌ای را که قرار بوده بنویسم تکمیل کنم، نتوانستم. برای نوشتن به خواندن پناه بردم اما باز هم نتوانستم. انگار بخشی از وجودم خوابیده است و من نیاز دارم باور بکنم برای بیدار شدن بخش‌های بزرگ‌تر روحم است که این بخش فعلا خوابیده است! باز کردن / نظر دهید

2022-08-09 19:32:18 بچه شدم.
لطیف‌تر. صادق‌تر. بخشنده‌تر.
و شب‌ها ترسوتر. باز کردن / نظر دهید

2022-08-05 17:47:22 از تونل بیرون آمده بودم. نور زده بود توی چشمم. کنار زدم. فلاسک چایی را بیرون آوردم. لیوانم را دست گرفتم. کنار جاده، در سروصدا و پشت به ماشین‌ها ایستادم. صخره دیدم. دریا دیدم. سبز و زیبایی دیدم. خورشید دیدم. ماه و ستاره دیدم. بوی باران شنیدم. باران آمد و خیس شدم. سوز سرما دیدم. خورشید درخشان دیدم. خوابیدم. بیدار شدم و تو را دیدم. باز کردن / نظر دهید

2022-07-19 06:19:39 صبح رو با این شروع کنیم ببینیم بعدش چی میشه! باز کردن / نظر دهید

2022-07-18 08:44:54 إنّما سُمِّيَتِ الدُّنيا دُنيا لأنّها أدنى مِن كلِّ شيءٍ

دنیا را دنیا نامیدند زیرا پست تر از هر چیز است.

امام علی(ع)
و عیدتون مبارک. باز کردن / نظر دهید