2022-03-05 21:44:52
ادامه متن "به استاندار، فرصت انتخاب درست بدهید"
(بخش دوم)
۳. تخریب یکباره و مطلق مدیریتهای گذشته و ازجمله تمام دولتها و دولتمردان ۴۰ سال گذشته، قبل از هرچیز تضعیف و تخریب جمهوری اسلامی و دستاوردهای انقلاب است
۴. بهطور طبیعی و با تغییر دولتها، تغییرات مدیریتی هم بدیهی است اما این نباید به معنای قیچی کردن تمام تجارب و حتی مدیران پاکدست و شایسته باشد و چه خوب است که مدیران خدوم و توانمند که بخشی از سرمایههای اجتماعی کشور ما هستند، حفظ شوند.
علیرغم موارد مذکور، ذکر برخی نکات را بهعنوان ذیل مباحث فوق، الزامی میداند و قبل از هرچیز، لزوم دقت در اصلاحطلب و اصولگرا خواندن افراد آنهم بهعنوان برند یک جریان سیاسی است چرا که فرد متصف به چنین عنوانی، باید حداقلی از تعریف و تعرّف را داشته باشند و در سبقه ایشان، فعالیت سیاسی یا عملکرد و حداقلی از موضعگیری شفاف دیده شده باشد. صرف حضور در دولت روحانی یا رئیسی، کسی را اصلاحطلب یا اصولگرا نمیکند ازجمله برخی گزینههای مدیریتی که این روزها بهعنوان اصلاحطلب مورد خطاب قرار گرفته و این خطاب، بهانه برخی تسویهها میگردد، باید پرسید که بهواقع چند نفر از ایشان حتی در حد اعلام عمومی، حاضرند بیان کنند که اصلاحطلب هستند؟
نکتهای که مغفول مانده، عدم توجه به شکلگیری طبقهای از مدیران حرفهای است که بهویژه متولی حوزههای سیاسی-اجتماعی میشوند و نه اصولگرا هستند و نه اصلاحطلب و ترجیح میدهند خود را با عناوینی چون عملگرا و تکنوکرات معرفی کنند که این عناوین، صرفاً بهانهای برای فرار از چارچوب فکری و شفافیت سیاسی است. شاید نقد خیلی از فعالین، بر همین افراد و مدیران است که فاقد هرگونه اصول ثابت و حتی ارزشهایی هستند که اولویتش دغدغه مردم و کشور باشد و هنر اصلی ایشان، تطابق با هر شرایطی و یادگیری راه در رأس ماندن باشد. طبقهای که میتوان آنها را "مدیران حرفهای" هم نام گذاشت.
توضیح آنکه عملگرایی و تکنوکرات بودن که در حوزههای فنی و تخصصی معنی پیدا میکند، با این رویکرد، تفاوت دارد و آنچه باید همگان نسبت به آن مراقبت کنند، بیپرنسیبی و رفتارهای اپورتونیستی است. مراد کسانی است که بهجای هرگونه هنر مدیریتی و شایستگی و توان تحول و پیشبرد امور، فقط شیوههای بقا و سازگاری در کادر مسئولیتی و مدیریتی را یاد گرفتهاند و برای نیل به مقصود هم از شیوههای خاصی استفاده میکنند اعم از بلهقربانگویی، ارتباطات ناصواب با فعالین رسانه و نمایش، لابیگری با افراد و جریانات موثر بخصوص نمایندگان و نزدیکان مدیران ارشد، بیعملی در حدی که مجبور به جواب برای چیزی نباشند، شرکت سهامی کردن ارگان تحت امر برای تمام کسانی که ممکن است ارتباط و نفوذی داشته باشند و...
ایرادی که به همه ما وارد است دعواهای حیدری_نعمتی جناحی تا حد خصم و انگزنیها و اتهاماتی است که بیش از پیش، فضای دورویی و تظاهر را تکثیر میکند و در عوض، شفافیت و چارچوب فکری و سیاسی را همچون یک جرم تلقی مینماید بهگونهای که بارها، فعالین سیاسی از لیست گزینههای مدیریتی، کنار گذاشته شدهاند چرا که گفته شده "انگحزبی دارند".
نتیجه این روند، فقط استیلای بیشتر طبقهای از مدیران دائمی در دولت روحانی و رئیسی و دولتهای بعدی خواهد بود که بقول معروف، سوراخ دعا را پیدا کردهاند.
مخلص کلام، لزوم مداقه همه ما در مواضع بوده که اولاً اخلاق و مصلحت را در مواضعمان رعایت کرده باشیم. ثانیاً: اگر واقعاً دلسوز مردم و کشور هستیم، مبنا را در انتصابات باید بر شایستگی و شایستهسالاری بگذاریم (و البته شفافیت و قبول همراهی با دولت). ضمناً دولت منتخب هم قولهایی چون انتصاب جوانان انقلابی را داده که طبیعتاً این وعده هم نباید فراموش شود. سوما: فشار غیرمتعارف و حتی تهدید مدیریت ارشد استان و خصوصاً فشار گعدههای مختلف در حد اعلام جنگ، نه حاوی منفعت عمومی است و نه مصلحت دولت و نه امری از سر خیرخواهی. باید فرصت انتخاب درست را به مدیریت ارشد استان داد و اگر هم نظری وجود دارد، فارغ از هرگونه سهمخواهی و تحمیل، دوستانه مطرح شده و از مشورتدهی مشفقانه استفاده کنیم. بهویژه در استان ما، که همانقدر تنوع جغرافیایی و فرهنگی و مذهبی و... دارد (و نام هندوستان ایران را گرفته)، دارای تنوع سیاسی و خصوصاً محفلی است و خرد جمعی و تعامل صحیح، متأسفانه کمتر در آن فرهنگسازی شده است.
@avayekermanshah
407 views18:44