A Muslim worshipper prays on the top of Mount Al-Noor where th | عکسفورد
A Muslim worshipper prays on the top of Mount Al-Noor where the Prophet Muhammad received the first words of the Koran in Mecca, Saudi Arabia.
Photo: Mast Irham, European Pressphoto Agency
where (conj) /weə(r)/ (in) the place or situation in which * This is where I live. * Sit where I can see you.
یک عبادتکنندۀ مسلمان دعا میکند/نماز میخواند بر بالای کوه النور جایی که حضرت محمد دریافت کرد اولین کلمات قرآن را در مکه، عربستان سعودی.
عبادتکنندۀ مسلمان نماز میخواند بر بالای جبلالنور جایی که حضرت محمد دریافت کرد اولین کلمات قرآن را در مکه، عربستان سعودی.
مردی مسلمان در مکه بر فراز جبلالنور نماز میخواند؛ جایی که حضرت محمد(ص) اولین کلمات قرآن را دریافت کرد.
نکتۀ ۱ لازم نیست همه چیز را موبهمو ترجمه کنیم. در فارسی نمیگوییم عبادتکنندۀ مسلمان. تغییرش میدهیم و روانترش میکنیم: مردی مسلمان.
نکتۀ ۲ یادتان هست که فعل pray به دو معنا بهکار میرود: دعاکردن و نمازخواندن. خب، اینجا از تصویر پیداست که این زائر دارد نماز میخواند. البته، میشود هنگام دعا هم به سجده رفت و با خدا حرف زد.
نکتۀ ۳ به این where دقت کنید. پیشتر هم گفتم که به اینها میگوییم ضمیر موصولی یا همان حرف ربط خودمان. معمولاً اینها را «که» ترجمه میکنیم؛ مگر در جملههایی مثل همین درس یا دو جملهای که در مثال آمده. در چنین جاهایی، باید ببینیم کلمۀ قبل این حرف ربط چه جور شخصیتی است: اگر مکان است، میگوییم جایی که؛ اگر شخص است، میگوییم کسی که؛ اگر زمان است، میگوییم وقتیکه و... .