احساسات منفی کرانه های دردناک روح ما هستند. مرزهایی که وقتی به آنها می رسیم با درد و ناامیدی به خودآگاهی محدود خود بازمی گردیم.
ما می توانیم برای همیشه در جهانی احاطه شده با این مرزهای دردناک زندگی کنیم و از نزدیک شدن به این مرزهای دردناک پرهیز کنیم.
ما می توانیم هربار که طوفانهای زندگی و یا شوق ما به فراتر رفتن از خود ، ما را به سوی این مرزها می کشند با شیون و هراس به خویشتن محدود خود بازگردیم و یا می توانیم به خویشتن برتر خود در آن سوی این مرزها بنگریم و دریابیم که هر مرزی تنها پرسشی است از شهامت ما برای فرا رفتن.
پرسشی که با دردی که به ما می بخشد می آموزد که کیستیم و در کدامین کرانه ها به پایان رسیده ایم.
ترسها، اضطراب ها، خشمها، تنهایی، ناامیدی و افسردگی راهنمای ما در مسیر خودآگاهی برای درک این مرزها هستند و اساسی ترین پرسشهایی که سالک راه درون نه از آنها می گریزد و نه با آنها بیهوده نبرد می کند، بلکه به ژرفای تاریک آنها که به ناخودآگاه می رسند با شهامت گام می نهد تا بیاموزد.
در سوی دیگر این تاریکی همیشه هستی بزرگتر و خویشتن برتر ما در انتظار ماست.
آیدین آرتا
@aydinareta