Get Mystery Box with random crypto!

از گلشن نوروزی تا محسن مهر علیزاده... چند روز گذشته برای بنده | " ایمضا "

از گلشن نوروزی تا محسن مهر علیزاده...

چند روز گذشته برای بنده روزهای سختی بود... تعدادی از دوستان برای محسن مهر علیزاده تبلیغ میکردند و تلاش میکردند تا ایشان را بعنوان کاندیدای جنبش سیاسی آزربایجان نشان دهند و صد البته امیدوار بودند که برای ایشان رای کلانی جمع خواهد شد... بنده در کنار این دوستان نبودم و همین امر باعث شد که مورد شماتت بعضی از دوستان قرار گیرم؛ این شماتت ها در حدی بودند که بعضا به مرحله ی آزار دهنده ای میرسیدند...
بنده برای عدم حمایتم از آقای مهرعلیزاده آنالیزی بود که از شرایط ایشان داشتم و مطمئن بودم که ایشان شرایط خوبی ندارند ولذا ناچار شدم برای نشان دادن عمق ناتوانی ایشان در کسب رای و متعاقب برای آگاهی دادن به این دوستان از جمله ی نچندان جالب "یک سیاستمدار روی اسب باخته قمار نمیکند" استفاده کردم...
بنده اعتقاد داشتم که:
۱- چون ایشان رای ندارند پس ما اگر تلاش کنیم ایشان را کاندیدای جنبش معرفی کنیم در فردای شمارش آرا آبروی جنبش را برده و حرکت ملی را یک حرکت ناتوان جلوه خواهیم داد...
۲- اگر ما براحتی و با یک جمله ی "ما آذری نیستیم ترک هستیم" به ایشان آغوش باز کنیم در آینده هیچ کس درین کشور ما را جدی نخواهد گرفت چون خیالشان راحت است که "هر موقع لازم بود حرکت ملی آزربایجان را میتوانیم با یک شعر جذب کنیم" بنده برای نشان دادن عمق این فاجعه که بعضی دوستان از درک آن عاجز بودند مجبور شدم علی رغم میلم از "آبنبات چوبی" برای موضعگیری مهر علیزاده استفاده کنم...
۳- وقتی میدانیم این شخص شانس رای نیست ما فقط باید از او بعنوان یک تریبون استفاده کنیم آنهم برای نشان دادن "شاه درد"های خودمان، مثل جنگی که ما سالهاست در غرب آزربایجان به تنهایی در اصل با غرب و در ظاهر با گروههای ترور کردی پنجه در پنجه کرده ایم و یا بحث نیاز شدید کشور برای فدرالیزم و فرار از جنگ داخلی و معظلاتی از این قبیل...
در اصل کل جریان مهر علیزاده برای ما این سه پاراگراف بود ولی اندک دوستانی بدلیل عدم اِشرافیت به مسائل سیاسی او را جدی گرفتند و چند نفر از دوستان را نیز دنبال خود کشاندند تا رسیدیم به همایش های میدانی ایشان در تهران و تبریز... در تهران بدلیل صفر بودن استقبال مردم، کرونا را بهانه کرده و همایش را لغو کردند ولی در تبریز همایش برقرار ماند ... گویا کرونا در تهران نباید بکشد ولی در تبریز اگر هم کشت ایرادی ندارد... و نهایت در تبریز هم دیدیم که چه اتفاقی افتاد، انصافا اگر بنده جای مهرعلیزاده بودم در تبریز از رقابتها کنار میکشیدم...
حال این سوال مطرح است: در تبریزی که جوانان ما میتوانند در جنگ قره باغ دستور تعطیلی مرز نوردوز را بدهند و یا در بازی تراکتور سازی حتی کوههای اطراف را به تصرف در آورند، چرا برای همایش مهرعلیزاده زیر سی نفر جمع میشود؟ چون مهرعلیزاده تعلقی به جنبش ما نداشت و اگر بجای ایشان مثلا شخص اعلمی، نه بعنوان عضو حرکت ملی آزربایجان، بلکه بعنوان یک شخص علاقه مند به حرکت ملی، کاندیدا میشد دیروز حتی ورزشگاه سهند نیز نمیتوانست جوابگوی طرفدارانش باشد...
ما در مجلس گذشته هم عین این شرایط را حول محور گلشن نوروزی داشتیم؛ بدون مطالعه و بدون داشتن توان مطالعه ی ایشان، داشتیم فاجعه خلق میکردیم، گلشن رای نیاورد همان دوستان رسیدند به پزشکیان امسال، او رد صلاحیت شد رسیدند به مهرعلیزاده ، اگه اصلاحات از همتی حمایت کند و ایشان به دور دوم برود همین دوستان بدون مطالعه دور همتی را خواهند گرفت... این دوستان نباید آزمون و خطا را در جایی متوقف کنند و در موقع حساس بجای دلخوش کردن به یک گروه تلگرامی با دیگر فعالین و سیاسیون حرکت مشورت کنند؟؟؟؟ بخدا قسم این دیدگاه در مواقع حساس میتواند برای ملت ما بحران لاینحل خلق کند...
اگر آگاهی و شعور جوانانمان در تبریز نبود این دوستان در همایش دیروز داشتند این "اسب باخته" را بنام حرکت امضا میکردند تا در ۲۹ خرداد، آبرو و پرستیژ سیاسی حرکت را فدای شکست سنگین آقای مهرعلیزاده کنند... دوستان عزیز، صرف ترک بودن و ترکی صحبت کردن کافی نیست و ما حق نداریم یک جنبش حق طلب را فدای "ترک بودن" یک نفر بکنیم ولی حق داریم میلیونها ترک مثل خودمان را فدای حرکت کنیم...
ما باید در مواقع حساس با همدیگر مشورت داشته باشیم؛ انصافا اگر همایش دیروز تبریز نبود و در عمل فعالین ما از مهرعلیزاده اعلام برائت نمیکردند در ۲۹ خرداد حرکت را پیش پای مهر علیزاده ذبح نکرده بودیم؟؟؟؟

1400/3/24

ع.ا. شهبازی

@az_imza