صد حیف و صد افسوس طاهر نقوی با دعوت یکی از اساتید دان | " ایمضا "

صد حیف و صد افسوس


طاهر نقوی

با دعوت یکی از اساتید دانشگاهم به ستاد دکتر محسن مهر علیزاده دعوت شدیم با جمعی از دوستان در ستاد مرکزی با ایشان ملاقات کردیم.

نزدیک به نیم ساعت بنده در مورد مشکلات و بی عدالتی ها و تبعیض های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی که علیه آذربایجان وتورکهای این سرزمین و همچنین بلوچها وعربها وکردها ولرها و... رفته بود سخن گفتم.
دکتر مهرعلیزاده بعد از صحبت‌هایم
چند ثانیه ای مکث کردند و گفتند واقعا باید بر این وضعیت و دردها گریست!!!

ودر همان جلسه و اتمام صحبت‌هایی که در تایید حرفهای ما داشتند، گفتند که برنامه ای مدون برای اجرایی نمودن اصل 15 و حقوق اقوام تهیه بکنید قطعا در حد توان اجرایی خواهم کرد.

دو روز بعد از ملاقات به دعوت دکتر مهرعلیزاده مجددا به ستاد مرکزی جهت همکاری دعوت شدم.
در جلسه ای که با حضور دکتر حق شناس داشتیم در اولین جلسه به توئیت های آقای دکتر حق شناس اعتراض کردم و آقای حق شناس از تفکرات ایرانشهری اعلام برائت کردندو گفتند که آقای وحید بهمن نامی را نمی‌شناسند و ندانسته توییت های وحید بهمن را ریتوییت کردند و ارادت خود را به ترکها و آذربایجان اعلام نمودند.

نهایت قرار شد با حکمی از سوی دکتر مهرعلیزاده در ستاد ایشان همکاری نماییم.

ابتدا قرار شدو پیشنهاد دادند که در بخش معاونت اقوام به عنوان مسؤل قوم ترک همکاری کنم، بنده نپذیرفتم.
چرا که ترکها را نه قوم که یک جامعه ی انسانی در قامت ملت می‌دانیم و ایران رایک کشور کثیر المله مي‌بينيم و این به مفهوم تجزیه طلبی نیست.
بعدا پیشنهاد دادند که مسؤل استان‌های شمال‌غرب و یا با نام استان‌های آذربایجانی شروع به کار کنم.

هیچکدام از این اسامی را مناسب ندانستم و پیشنهاد همکاری با نام «جامعه ی ترکان ایران» را به ستاد مرکزی دادم.
دوستان چند روزی مساله را کش دادند واعلام کردند شائبه ی قوم گرایی پیش می آید.
بنده به اعتراض ستاد را ترک کردم. و پیامی به دوستان در اعتراض به این کج فهمی ها نوشتم.
فردا صبح ساعت 8 با شماره های مختلف با بنده تماس گرفته شد. و بنده به تماس ها جوابی نمی‌دادم..
نهایت پیامکی آمد دیدم تماس گیرنده خود دکتر مهرعلیزاده هستند.
این بار پاسخ دادم دلایل ناراحتی ما را پرسیدند و مسائل را برای ایشان تشریح کردم و در جواب گفتند که این ستاد خانه ی شماست و بقیه میهمان هستند و تمام مطالبات شما مورد موافقت قرار خواهد گرفت و اجرایی خواهد شد.
حکم «جامعه ی ترکان ایران» را نه مسؤل ستاد ایشان که مستقیما خود ایشان امضا نمودند و قول دادند در تمامی مناظرات و سخنرانی‌ها خواسته های مارا بر زبان خواهند آورد. ودفاع خواهند نمود.

و انصافا مردانه چنین کردند و ناگفته هایی را بر زبان آوردند که در طی صد سال اخیر کسی نه جرات بر زبان آوردن آن سخنان را در رسانه ی ملی داشتند و بخاطر پرهزینه بودن در جامعه ی سیاسی کشور نه اعتقاد و انگیزه ای برای طرح آن مطالبات داشتند .

خلاصه

وخلاصه این روزها عین باد گذشت و آیندگان در مورد کارهای ما و کرده های ما قضاوت خواهند کرد.
بنده در دیدارم با آقای دکتر پزشکیان و جناب مهرعلیزاده آشکارا اعلام کردم که جریان و بخش ایرانشهری اصلاحات که جریانی غالب در بدنه ی اصلاحات است از شما حمایت نخواهند کردو دیدیم چنین شد!

اما در عجبم چرا امثال اعلمی و بخصوص دکتر پزشکیان در این برهه و با دانستن این بازی‌ها وارد گود نگردید و با حضورشان در ستاد مهرعلیزاده روند بازی را تغییر ندادند؟!

آنها که بهتر می‌دانستند همان جریانیکه امثال اعلمی ها و پزشکیان ها را حذف نمود قطعا به مطرح شدن مهرعلیزاده رضا نخواهند داد. پس چرا ایستادند و فقط نظاره گر خورد شدن غرور فرزندان آذربایجان شدند؟
تا کی میدان بازی را به تیم کویریان و جریان پان فارس خواهیم داد؟
چرا با این بازیگران خوب، اینگونه در میدان، بد بازی می‌کنیم؟

اما روی دیگر سخنم با کسانی هست که باد در غب غب می‌انداختند و فیگور روشنفکری گرفته وفتوا می‌دادند که این کار، کارحاکمیت است و «برای کشاندن مردم به پای صندوق های رای» و برای «گرم کردن تنور انتخابات» مهر علیزاده را آورده اند و...

حال می‌بینیم در جلو دیدگان ما و در سکوت ما، ایرانشهری ها و اصلاح طلبان همتی را مورد حمایت قرار دادند و بلندش کردند یا رای می‌آورند و یا رای نمیآورند اما با رای بالا و قابل قبول شکست را می‌پذیرند. این است بازی سیاست و بازیگری

و اما مهرعلیزاده انصراف داد با شعارهای «هارای هارای من تورکم» و «تورک دیلینده مدرسه اولمالی دیر هرکسه» در میدان تنها ماند!



ادامه دارد