2022-07-20 18:12:05
بررسی نقش فناوریهای سبز در حفاظت از محیط زیست
ابرقهرمانی برای پاک کردن صورت مسئله
فناوریهایی که در تصفیه آبهای آلوده، مدیریت پسماندها و بازیافت زبالهها، ساختمانهای خودکفا، انرژیهای تجدیدپذیر، تولید انرژی از پسماند، خودروهای پاک و... بهکار میرود، بهعنوان فناوری سبز شناخته میشوند.
گرچه بهرهگیری از این فناوریها میتواند تا حدودی تخریبها و آلایندگیهای در محیطزیست را کاهش دهد یا حتی محیط آسیبدیده را به حالت پیشین برگرداند اما این سوال مطرح است که آیا روند تخریب کره زمین با وجود فناوریهای سبز متوقف خواهد شد یا حتی برعکس، ندیدن ریشههای اقتصادی تخریب و تکیه صرف بر فناوریهای سبز تنها پاک کردن صورتمسئله برای حفظ وضعیت تخریبگر موجود است؟
محمدرضا جعفری، کارشناس توسعه و محیطزیست در گفتوگو با کامیار فکور از روزنامه
صمت میگوید: تکنولوژیهای خاص، ایدههای نو و تجهیزات بهروز، در تئوری و عمل تنها توانسته به صورت مقطعی و تکین موثر واقع شود.
هدف از راهکارهای تکنولوژیک، حفظ وضعیت موجود است تا بدون اخلال در روند تولید و تصاحب ارزش، آسیبهای ناشی از عملکرد سیستم، از سوی مصلحان این نگرش، خنثی شده و به حداقل برسد.
سرمایهداری فناوری را به عنوان اهرم و ابزاری برای رشد بیشتر اقتصادی، بیشینهکردن سود و کاهش هزینههای تولید و افزایش تولید و موفقیت در رقابت با دیگر سرمایههای منفرد به کار میبندد.
در 50 سال اخیر برداشت غیرصیانتی که زمین قادر به تجدید منابع و خنثیکردن اثرات سوء آن نباشد، بهویژه در کشورهای صنعتی و پیشرفته به نحو شگفتانگیزی افزایش داشته است. از سال 1980 به این سو استخراج مواد و مصرف جهانی 94درصد افزایش داشته است. اگر ادعای رشد سبز در این کشورها مطرح میشود و با فرض اطمینان از صحت آن، ناشی از انتقال تولید و عوارض آن به کشورهای پیرامونی است؛ چیزی که منجر به «
امپریالیسم اکولوژیک نوین» شده است. اینها همه در شرایطی رخ میدهد که فناوری به طرز اعجابآوری پیشرفت کرده و مرزهای جدید دانش، تاثیر بزرگی بر تولید صنعتی گذاشته است. اما «اثر برگشتی» یا «پارادوکس ژِوُنز» نشان میدهد فناوری بهتر، نه تنها به کاهش مصرف کالا و استفاده از مواد اولیه ختم نشده که به دلایلی که خاصِ هر بخش است، مصرف را در هر دو حوزه بیشتر کرده است.
بازارِ نظمگریز سرمایهداری بدون دخالت بالادستی از فناوری درجهت منافع خود، که تاریخ اجتماعی نشان داده متضاد منافع جمعی است، استفاده کرده و میکند؛ دخالتی که برداشت و ورود منابع به چرخه تولید را ضابطهمند و محدود کند. با انتشار کربن، آلایندگی و تولید زباله (نه فقط با ابزار مالیِ جریمه) شدیدا برخورد کند. باید از سرمایهگذاری در بخشهای غیرضروری و مخرب مانند تبلیغات، صنایع نظامی و تجملی، جلوگیری کند و به جای سنگینیِ سیاستهای حمایتی به نفع اقلیت سرمایهدار و سرمایهگذار، اکثریت جامعه را مورد نظر قرار دهد. رشد کمی بهویژه در کشورهای ثروتمند باید متوقف شود و رشد کیفی و اقتصاد کیفی به عنوان معیار بهینه اقتصادی و اجتماعی ملاک بررسی جوامع تلقی شود. اینها البته به معنای فرآروی از نظام موجود، از سیستم سرمایهداری به سمت نوعی
دموکراسی جمعی و اشتراکی است.
دلخوش کردن به آن فناوری نهایی، آن روش تکنولوژیک غایی برای آنکه به جای ما، به جای اقدام جمعی در تحول ساختار جامعه، ناجی ما و آینده و سیارهمان باشد به معنای از بین رفتن زمان حیاتی و ضروری برای مقابله با فروداشت زیستبوم سیاره است و ریسک از دست دادن آینده و همه چیز. فناوری تنها زمانی به کار میآید که ساختاری
عدالتمحور، بومگرا و اخلاقی و انسانی آن را به کار گیرد.
@Azegaar
#اکوسوسیالیسم
#رشدسبز
متن کامل مصاحبه
484 viewsedited 15:12